بادرود بر ایرانیان بزرگ و هنرمند همیشه گرفتارمان در هرکجای ایران و این جهان، درود بر تهرانیان ، درود بر اقوام مختلف آذربائیجان ، درود بر اقوام مختلف کرد ، درود بر اقوام مختلف بختیاری ، تمام خوزستانی ها، لرها ، لک ها ، شاه سونی ها ، سیستانی هاو بلوج ها، ترکمن ها ، قشقائی ها ، گیلک ها ، مازنی ها ، خراسانی ها ، یزدی ها ، اصفهانی ها ، فارس های استان فارس ، کرمانی ها، بوشهری ها، تمامی روستائیان ایران و تمامی اقوام مختلف و شاخه های گوناگون اقوام ایرانی ، درود بر تمامی هم میهنان گرامی و عزیز تر از جانمان ، درود
نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

۱۳۸۸ اسفند ۲۱, جمعه

آئين هاي چهارشنبه سوري (از قاشق زني تا فال كوزه)


آيينهاي چهارشنبه سوري (از قاشق زنی تا فال کوزه):

از جمله جشن هاي آريايي ، جشن هاي آتش است. آتش در نزد ایرانیان نماد روشنی ، پاکی ، زندگی ، سازندگی و تندرستی است.
یکی از جشنهای آتش که در ایران باستان به عنوان پیش درآمد یا پیش باز نوروز وجود داشته و آمیزه ای از چند رسم گوناگون می باشد، جشن سوری بوده است. سوری به معنی سرخ است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز می افروخته اند . در تاریخ بخارا نیز آمده است " چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست ، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند..". این آتش را در شب سوری که همزمان با روزهای بهیژک یا پنچه ی دزدیده بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بامها می افروختند که هم شگون داشته و هم به باور نیاکانمان ، تنوره ی آتش و دود بر بامها ، فروهرها را به خانه های خود رهنمون می کرده است .
چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتش آفروزان که پیام آور این جشن اهورائی بودند به شهرها و روستاها می رفتند تا مردم را برای این آئین آماده کنند. آتش افروزان ، زنان و مردانی بسیار هنرمند بودند که با برگزاری نمایش های خیابانی، دست افشانی ها ، سروده ها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می پرداختند. هدف آنها انتقال نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. آنها که زنان و مردان شادی بخش خوانده می شدند در روزگار ما هنوز نمود کوچکی از خود را زیر نام خواجه پیروز یا حاجی فیروز زنده نگاه داشته اند که البته از هنرمندی زن یا مرد آتش افروز در دوران گذشته بسیار دور است.
از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، آتش افروزان در تمام نقاط شهر و ده آتش می افروختند که آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه می داشتند. دختران و پسران دور آتش گرد می آمدند و به پایکوبی و سرود خوانی و پرش از روی آتش می پرداختند. این آتش ، نماد و نشانه ی نیروی مهر میترا و نور و دوستی بود.
آیین آتش افروزی تا روزگار ما بر جای مانده و نام "چهار شنبه سوری" بر خود گرفته است..
در ایران باستان بخش بندی هفته به شنبه و چهارشنبه و... نبوده و در گاهشماری ایرانیان هر یک از 30 روز ماه نامی ویژه داشته است ( امرداد ، دی بآذر، آذر ، ... ، سروش ، رشن ، فرودین ، ورهرام ، ... ، شهریور ، سپندارمزد ، خورداد و..) . "هفته" ریشه در آیین های سامی دارد ، که باور داشتند خداوند جهان را در 6 روز آفرید و روز هفتم به استراحت پرداخت و آفرینش پایان یافت ؛ و از همین رو روز هفتم را به زبان یهودی شنبد یا شنبه نامیده اند که به معنی فراغت و استراحت است. بخش بندی روز ها به هفته از یهود به عرب و از اعراب به ایرانیان رسیده است. اعراب درباره ی هر یک از روزهای هفته باورهایی داشته اند ؛ از جمله اینکه 4 شنبه ی هر هفته روز شومی است.
استاد پورداود در این باره می نویسد:" آتش افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیینهای دیرین است .. شک نیست که افتادن این آتش افروزی به شب آخرین چهارشنبه ی سال ، پس از اسلام رسم شده است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشته اند.. روز چهارشنبه یا یوم الاربعاء نزد عرب ها روز شوم و نحسی است.. ".
منوچهری دامغانی هم اینگونه به این باور اشاره می کند:
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور / به ساتکین می خور تا به عافیت گذرد
و بدین گونه بود که ایرانیان ، جشن سوری آخر سال و جشن پیش درآمد نوروز را در دوره ی اسلامی به روز چهارشنبه ی آخر سال انداختند تا هیچ روز بد شگونی در روزهای بهیژک آنها نباشد و شومی چهارشنبه از میان برود و این روز هم به مانند دیگر روزهای پیش نوروزی فرخنده و شاد و باشگون باشد.

برخي آيين های جشن سوری:

***سرخي آتش مال ما زردي ما مال شما***گل چهارشنبه سور ي
درد و بلا رو ببري


فال گوش:فال‌گوش ايستادن يكي دیگر از باورهاست . زنان يا دختران جوان آرزویی مي‌ كنند، پشت ديواري مي‌ايستند و به سخنان رهگذران گوش مي‌ دهند و سپس با تفسيرِ سخنانی كه مي‌شنوند پاسخ و مراد خود را مي‌ گيرند.
قاشق زنی
رسم ديگر قاشق‌زني است. بدین گونه كه زنان و پسران جوان چادر بر سر مي‌ كنند، روي خود را مي‌گيرند و به خانه ی همسايگان و آشنایان مي ‌روند. صاحبخانه از آوای قاشق‌هايي كه به كاسه مي‌خورد، در خانه را باز مي ‌كند و آجيل چهارشنبه‌سوري، شيريني، شكلات، نقل و گاه پول در كاسه ی آنها مي‌ ريزد.
شال اندازی:
در بسیاری روستاها به ویژه آذربایجان و مرکز ایران ، پسران جوان از روی بام خانه ی نامزد خود شال به پایین می اندازند و دختران در گوشه ی شال ، شیرینی و آجیل و... می گذارند. این رسم را شال اندازی گویند. در روستاهاي لرستان ، مردان جوان قبل از غروب اسب‌هايشان را بيرون مي‌آورند و نمايشي اجرا مي ‌كنند. در شهرهاي ديگر، پسران براي ايجاد هياهو دست به کارهایی شگفت انگیز مي ‌زنند. كوزه‌هاي گلي را با باروت پر کرده ، فتیله ای در آن قرار داده و روي آن را مي‌كوبند تا سفت شود ؛ سپس با افروختن فتيله اینگونه به نظر مي ‌رسد كه از كوزه آتش بيرون مي ‌جهد . گيلاني‌ها خاكستر آتش‌افروزی جشن سوری را بامداد چهارشنبه ، پاي درخت‌ها مي‌ريزند و باور دارند كه درخت ها بارور مي‌شوند. پختن آش ، خوردن آجيل چهارشنبه سوری ، کوزه شکستن و گره گشا و دفع چشم زخم و بخت گشايی و شب نشينی ، همه از مراسم اين شب فرخنده است.
خواجه پیروز (آتش افروز):«خواجه پیروز» یا واژه ی معرب « حاجی فیروز» ، از باورهای زیبای گره خورده با نوروز است که ریشه ای بسیار کهن در این سرزمین دارد. خواجه پیروز ، نامش گواه پیروزی و عنوانش نشان بزرگواری و سروری ست. چهره ی سیاه شده ی خواجه پیروز دلیل بازگشت او از جهان مردگان و نیز نماد سیاهی زمستان است و لباس سرخ او هم نماد سرخی آتش و آمدن گرما و نیز نماد سرخی گلها و طبیعت زیبای نوروزی است. شادی و پایکوبی او هم به خاطر پیروزی بهار و باز زایی طبیعت و زایشها و رویشها ی نوروزی است. افزون بر اینها نماد بازگشت ایزد شهید شونده ی استوره ها و نیز نماد بازگشت سیاوش شهید می باشد و برخی سرخی لباس او را نماد خون آنها دانسته اند.
زنده یاد مهرداد بهار، اسطوره شناس ، در این باره می گوید:
« «حاجی فیروز بازمانده ی آیین ایزد شهید شونده است و مراسم سوگ سیاوش نیز نموداری از همین آیین است. چهره سیاه او نماد بازگشت از جهان مردگان و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات مجدد ایزد شهید شونده ، و شادی او شادی زایش دوباره آنهاست که با خود رویش و برکت می آورند.» این ایزد که به گفته ی دکتر کتایون مزداپور ، متخصص فرهنگ و زبان های باستانی ایران، معادل «دوموزی» یا «تموزی» بین النهرین است، گونه ای ایزد نباتی بوده که با آمدن او بر روی زمین درختان می توانند شکوفه کنند. مهرداد بهار نیز سیاوش را با ایزد نباتی بومی در پیوند می داند ؛ وی با ریشه یابی آیین سیاوش، معنای این نام را «مرد سیاه» یا «سیه چرده» می داند که اشاره به رنگ سیاهی است که در این مراسم بر چهره می مالیدند یا به صورتکی سیاه که بکار می بردند. این مطلب قدمت شگفت آور مراسم خواجه پیروز را نشان می دهد که به آیین «تموز» و «ایشتر» بابلی و از آن کهنه تر به آیین های سومری می پیوندد. شيدا جليلوند که روی لوح اکدی فرود ايشتر به زمين کار کرده ، به نکته ای پی برده که گفته های مهرداد بهار را تایید می کند.. ایشتر به جهان زیرین سفر می کند و برای او دیگر بازگشتی نیست. پس از فرو شدن ایشتر، زایش و باروری بر زمین باز می ایستد.
«دوموزی ایزد نباتی است که با رفتنش به جهان زیرین گیاهان خشک می شوند. پس چاره چیست؟ خواهر دوموزی نیمی از سال را به جای برادرش در سرزمین مردگان به سر می برد تا برادرش به روی زمین بازآید و گیاهان جان بگیرند. بالا آمدن دو موزی و رویش گیاهان همزمان با فرا رسیدن بهار و نوروزی ما ایرانی هاست. در آن هنگام که دوموزی به همراه مردگان بالا می آید و سال نو آغاز می شود، ایرانیان نیز به استقبال فروهرهای مردگان می روند و برای روان های مردگان که به خانه و کاشانه خود بازگشته اند، مراسم دینی برگزار می کنند. همزمان با این آداب و رسوم، حاجی فیروز با جامه ای سرخ و چهره سیاه و دایره زنگی در دست ، فرا رسیدن بهار را نوید می دهد. آیا این جامه ی سرخ حاجی فیروز همان جامه ی سرخی نیست که بر تن دوموزی کرده اند و وی به هنگام بازگشت به جهان زندگان آن را هنوز بر تن داشته است؟ آیا چهره سیاه حاجی فیروز نشان از تیرگی جهان مردگان ندارد؟ و آیا دایره زنگی او و نی لبکی که همراه با او می نوازد، همان نی و سازی نیست که به دست دوموزی داده اند؟».
به گفته شیدا جلیلوند، همه ی این موارد تاییدی است بر دیدگاه شادروان، استاد مهرداد بهار درباره ی بومی بودن این بخش از آیین های نوروزی و بهاری.
هم پایه ی دوموزی بین النهرینی، در ایران سیاوش را داریم که شهید می شود و سپس در قالب کیخسرو باز زنده می شود. یعنی همین داستان نو شدن جهان در جشن نوروز . سياوش در افسانه های ايرانی نماد مظلوميت و بی گناهی است. از خون به ناحق ريخته ی او هربهار گياه پرسياوشان بر لب جوی ها و آبگيرها می رويد. گمان می رود سياوش در افسانه های بسيار کهن آريايی مظهر گياه و سرسبزی باشد و مرگ جانگداز او فرا رسيدن فصل سرما و برخاک افتادن گياه را خبر می دهد. مراسم خاص عزاداری سياوشان يا سووشون که تا زمان های نه چندان دور، رايج بوده، دليلی بر اين باور شمرده می شود.
 در اين مراسم شبانگاه بر مرگ سياوش نوحه و زاری می کردند و زنان دسته های موی خود را به نشان فرو ريختن برگها می بريدند و آن را بر درختان نظر کرده می آويختند. سوگواری های محرم را نيز با اين مراسم بی ارتباط نمی دانند. چنانکه عاشورای روستاي ابيانه به دليل تاثير آيين سووشون _ سوگ سياووش _ با عاشوراهاي ديگر در ايران تفاوت دارد.. مردم این روستا نخل 60 ساله ی ابیانه را چند روز پیش از تاسوعا ، بیرون می آورند و در روز عاشورا با کمک چهار دسته ی بزرگ چوبی اش ، در شهر حرکت می دهند. نخل گردانی در ابیانه به مراسم سووشون که در آن چادر حامل جنازه ی سیاوش را دور شهر می گرداندند ، باز می گردد.
در ایران افزون بر سیاوش، ایزد رپیثوین را داریم.
 به گفته دکتر ژاله آموزگار، «ایزد رپیثوین در آیین زرتشت ایزد موکل بر نیمروز و نگاهبان گرماهای روی زمین است و با روشنایی نیز ارتباطی مستقیم می یابد. او سرور تابستان نیز هست که با گرمای زندگی بخش، هستی را به زایایی سوق می دهد. رپیثوین در آغاز زمستان راهی دنیای زیرزمینی می شود.  وظیفه او این است که به یاری چشمه های آب زیر زمینی بشتابد و ریشه گیاهان را گرم نگاه دارد تا آنها به دلیل سرما خشک نشوند و از میان نروند. بازگشت سالانه رپیثوین در بهار نشانی از پیروزی نهایی است، پیروزی گرما بر سرما، روشنی بر تاریکی و نیکی بر بدی. از این رو، رپیثوین سرور نیکی ها نیز هست تا زمانی که نیروی بدی برای همیشه از میان برود و فرمانروایی جاودانه اهورا مزدا بر جهان آشکار شود. »
اما چگونه است که این سنت های کهن نوروزی و از آن جمله «خواجه پیروز» با نام ها و مناسبت های گوناگون در درازای تاریخ این سرزمین پاسداری شده اند ، اما مشابه این آیین ها در بین النهرین (عراق کنونی) با آن همه سند و مدرک به فراموشی سپرده شده است؟ این را دیگر باید در ویژگی فرهنگ ایرانی جستجو کرد و از سویی ، گواه دیگری بر بومی بودن و مردمی بودن این باور ها ست . چون تنها سنت ها و آیین هایی که از دل مردم جوشیده باشد ، می تواند این چنین در دوران گوناگون دوام بیاورد و هر چند نامش دگرگونی پیدا کند ، اما جاودان بماند.


اين مطلب به تاريخ ناهيد شيد آدينه 21 اسفند ماه2568 شاهنشاهي برابر با
21اسفند ماه1388 شمسي تحميلي تازي و تازي پرستان نوشته شد

۴۴ نظر:

وهومن گفت...

با درود فراوان
این شادی هم بر شما خجسته باد
سپاس از نوشتار زیبایتان
پیروز باشید

آنیتا گفت...

چه زیبا نوشتی عزیزم مطالبت خیلی کامل بود.لذت بردم.فدات

زادمهرسرافراز به پارسی بزرگ ایرانی گفت...

درود برشما...

چهارشنبه سوری برشماهم شادباش و خجسته باد...

...باسپاس ازشما...

کار خوب و ارزشمند بود.

یزدان صفایی گفت...

درود بر شما
پیشاپیش رسیدن جشن سوری را به شما شادباش میگویم

سیاهی گفت...

درود
خیلی جالب و دقیق بود.و دلایل خوبی هم آوردید مبنی بر بومی بودن این رسوم در ایران که فکر کنم پاسخ خوبی ‏است به آن آخوندهایی که این مراسم را به عهد جاهلیت اعراب نسبت می دهند.در مورد سیاوش و چهره سیاه ‏خواجه پیروز(آتش افروز) باید بگم اسم من هیچ ربطی به این مراسم ها ندارد!!!‏

بهنام گفت...

درود
اين شب زيبا هم بر شما خجسته باد
ممنون
بدرود

آرش گفت...

درودبرایرانیان.
من نیز این گونه ام.
سری بزن.
سپاس.

فاطمی گفت...

نوشین عزیز
ایرادات شما به اسلام در کامنتهایی که زحمت کشیدید و در وبلاگم گذاشتید زمینه ی چند پست جدید را فراهم کرد و آخرین پستها به اشکالات شما اختصاص دارد. از این بابت از شما سپاسگزارم.

Unknown گفت...

درود نوشين عزيز
بسيار عالي بود...
جالبه اين مسلموناي بي پدر خودشون ميشينن کنار يه چاه تا منجي دنيا ازش در بياد و انواع کثافتکاريها رو ميکنن و دو تا زنجير و سينه واسه گناهاشون ميزنن و روز قربون مثل کفتار حمله ميکنن هرچي گاو و گوسفند رو ميکشن و آخرش ميان ميگن نوروز و چهارشنبه سوري که تنها شاديهاي باقي مونده براي مردم ايرانه خرافاته ولي اون کثافتکاريهاي اسلامي خرافات نيست!!
پيروز باشي

اسحق فتحیdani7kel.persianblog.ir گفت...

بسیار زیباست درود بر شما

دیوونه گفت...

واقعا ممنونم بابت این پست.خیلی لازم بود.لااقل برای خود من که یه سری از این اطلاعات رو نمیدونستم

سیاوش گفت...

درود بر نوشین عزیز
مااند همیشه فلمت آریایی بود و امیدوارم هم مردم ما روزی به خود آیند

چهار شنبه سوري را هم سبز مي كنيم:
براي اين كار 50 گرم اسيد فوليك بگيريد بريزيد تو يه شيشه الكل صنعتي (حتما بايد صنعتي باشه) بعد وقتي مي ريزيد رو آتيش آتيش سبز مي شه.
پس چهار شنبه سوري را سبز مي كنيم V

سیاوش گفت...

این هم سخنان گجستک مطهری در مورد جشنهای ما ننگ بر او پیامبر و همه اعراب
نیاکان ما در گذشته چنین می کردند ما هم چنین می کنیم . چهارشنبه آخر سال می شود، آخر سال شمسی ، چهارشنبه آ خر اسفند ماه می شود .بسیاری از خانواده ها ،که باید بگویم ، خانواده های احمق ها ، بسیاری از خانواده های احمق ها ده یا الله آتشی روشن میکنند ، هیزمی روشن میکنند، بعد آد م ها ی سرو برو گنده ، با آن هیکل های نمی دانم چنین و چنین ، از روی آتش می پرند. ای آتش زردی من از تو سرخی تو از من.آه این چقدر حماقت است .خوب چرا چنین می کنید؟ آقا یک سنت است مال ما مردم.از قدیم پدران ماچنین می کردند. قران می گوید: اولوکان اباهم لایعقلون شیأ.اگر پدران گذشته تان چنین کاری می کردند،شما می بینید یک کار احمقانه است، دلیل خریت پدران شما است روشونو بپوشید.چرا دو مرتبه این سند حماقت را سال به سال تجدید می کنید.این فقط یک سند حماقت است،که هی کوشش می کنید که این سند حماقت را همیشه زنده اش نگاه دارید.مائیم که چنین پدران احمق داشتیم .اولوکان اباهم لایعقلون شیأ.از طرف دیگر قران نمی گوید ،هرچه که سنت است ،پس باید درهم کوبید و هرچه کهه نو است… نو گرائی –یک عده هم می گویند نوگرائی .. این چطور ؟ نوگرائی هم درست نیست .برای اینکه نو گرائی درست نیست

جواب مدير وبلاگ به مطهري و مطهري هاي كثيف گجستك ملعون زاده گفت...

در جواب به مطهري گجستك:
مطهري خاك بر سرت شد خاك بر سر نوادگان و طرفداران تو و اين ديو و مذهب و آخوند هم بشود

آریاناز گفت...

جاوید باد ایران و سنت های زیبایش
ایرانیان از شادترین مردم جهان بودند
ایرانیان بیشتر از تمام مردم در جهان جشن داشتند
حالا چی داریم؟؟
سیزده چهارده تا وفات و شهادت
که هرکدومشون دوتا روایت دارن
همیشه هم شهادت بیشتر از ولادت براشون اجر و قرب داره
خیلی جالبه که توی شادی هاشون هم باز یه سری به اون شهادته میزنن
اینا همشون بیمار روانی هستند
اگه آخر مجلسشون با گریه تموم نشه انگار خدا ازشون قبول نمیکنه
خدای اینا فقط گریه میخواد و غم
آقا این دینتون ارزونی خودتون
ما ایرانی هستیم و شادترین ملت جهان
و سنت پدرانمون عین خردمونه
پدران ما اونقدر می فهمیدن که برامون ارثی نیکو و ارجمند بذارن
نه مثل پدران شما که براتون فقط گریه و قتل و مردسالاری باقی گذاشتن
هرکسی به راحتی می فهمه کدوم پدران احمق بودن و کدوم نبودن
به امید پیروزی خرد بر خرافات
پاینده باشی

جواب مدير وبلاگ به آرياناز گرامي و عزيز گفت...

دوست گرامي آرياناز عزيز گل گفتي

میهن پرستان گفت...

با درود
درگذشت کورش بزرگ در 14 اسفند ماه می باشد.
پاینده ایران

میهن پرستان گفت...

با درود
با سپاس از فرهنگ دوستی و فرهنگ گستری شما،ایران یار گرامی.
پاینده ایران

شاهین گفت...

درود
نوشین عزیز بسیار زیبا و کامل بود.
چندی ست که گروهی بی هویت و مزدور دسته ای را به راه انداخته اند که در همه جا پر کنند که چهارشنبه سوری آئینی ست "من در آوردی" و هیچ اصالت و پیشینه ای ندارد.متاسفانه بسیاری از مردم هم سخنان ناروای این مزدوران را باور میکنند.تنها 3 آئین از آئین های کهن ایرانی در بین ایرانیان غیر زرتشتی یادگار مانده و آن هم نوروز (همراه با 13 به در) , چله یا همان شب یلدا و چهارشنبه سوری ست.این حکومت کثیف همواره سعی بر این داشته که این سه جشن بزرگ را نیز حذف کند.بیشتر از همه هم با چهارشنبه سوری در افتاده.امسال متاسفانه شاهد صحنه ای بودم که بسیار اندوهگینم کرد.شب چله امسال برابر بود با 10 روز عزاداری برای حسین.هنگامی که داشتیم به خانه ی بستگانمان میرفتیم مردمی را دیدم که به جای اینکه این آئین کهن (شب چله) را پاس دارند به دنبال سینه زنی برای حسین به تکیه ها و عزاداریها رفته بودند.همان طور که در ماشین نشسته بودم و این مردمان را میدیدم دانه های اشک از گوشه ی چشمانم سرازیر میشد و با خودم میگفتم خدایا چه بر سر ما ایرانیان آمده؟چگونه عده ای میتوانند به این راحتی همه ی ارزش هایمان را فدای این رسوم مغولی و حسین عرب بکنند؟پس کی ما ایرانیان بیدار میشویم؟
به امید بیداری ایرانیان و بازگشت همه یمان به فرهنگ پربارمان که هرگز در آن روزی برای عزاداری و گریه و شیون (به جز سوگ سیاوش که آن هم به گونه ی عزاداری های امروز نبود) وجود نداشت و همه ی روزها , فقط برای شادی و شاد بودن بود
در پناه اهورا

درنا گفت...

با سپاس فراوان از نوشتار زیبایت نوشین نازنین

omid گفت...

درود به نوشین عزیز

این شب زیبا و میمون بر شما هم خجسته باد

خیلی‌ کامل توضیح دادی‌ای کاش که این رسوم زیبای ایرانی‌ به ایران برگرده و آداب مسخره عرب ریشه کن شه

مسعود گفت...

درود

احمقانه ترین کار ممکن اینه که 7 بار دور یک مکعب بچرخی. حالا یک الاغ بی همه چیز که مردم رو به این کار تشویق میکنه میاد میگه چهارشنبه سوری حماقته. کدومش بیشتر حماقته؟ چهارشنبه سوری حماقته یا اینکه بری قبر یک عرب رو که اصلا نمیدونی کی بوده و چی بوده زیارت کنی و ازش حاجت بخوای؟

چهارشنبه سوری را با همه شکوهش جشن می می گیریم.

پیروز باشی. پاینده ایران

فنا در آرمان گفت...

پاینده ایران
نوشین گرامی شنیدی که که این بدگوهر مطهری در مورد نوروز و جشن پرشکوه سوری چه اراجیفی گفته که :هرکس که چهارشنبه سوری بگیرد بی شعور و خانواده اش هم بی شعور هست و روز اول فروردین روز نحسی است. البته این اراجیف رو سال 58 گفته.

amir گفت...

salam doste sabz andish.tapesh ghalb mihan dar dastan tost drod bi payan be to va ghalb ahoraeyat.khoshhal misham be manam sari bezani.

ali گفت...

سلام. اظهارات وزیر علوم کامران دانشجو را در دانشگا ه هرمزگان بخوانید ولی شو که نشوید!!
درآمد توریسم ایران 700 میلیون دلار _ ترکیه : 18 میلیارد دلار

آگر فيلتر شدم با 6565 بيا يا 6666 بدون نام مرسي در همه وبلاگ هايم نام داشتم علي يا رضا ولي پس از 6464 اگر فيلتر شدم فقط اعداد مي باشد

afshin گفت...

جشن چهارشنبه سوری خجسته باد.


دوستان آریایی من :

روشن کردن و پریدن از آتش برای ما نوعی میراث به جا مانده از گذشتگانمان

و این شب تقدسی بزرگ و بجا ماندنی دارد .



** خداوند نگهدار ایران باد **

اسرار ازل گفت...

پاینده باشی نوشین عزیز

امید وارم روزی جشنهایمان توام با شادی باشد

ساقی گفت...

ممنونم از این پست کامل و خوبت نوشین عزیزم...

dariush گفت...

با درود به نوشین خوب و گرامی
بسیار زیبا نوشتی
البته باید بدانیم در میان زرتشتیان پریدن از روی اتش و گفتن زردی من از تو سرخی تو از من :کار درستی نیست ولی بهر روی رسم شادی و سرور زیبایی است با ارزوی اتش زدن بر ستم و خرافات و فقر و بیداد
شاد باشی و تندرست

زادمهرسرافراز به پارسی بزرگ ایرانی گفت...

بانام خداوند مهرآفرین...
برفردوسی بزرگ ، بی کران درود...
به نام نامی مهر ایران بزرگ...
درود برشما...
با یک کار تازه به روزم:
زبان ارزشمند وجاودانه پارسی،زبانی برای همیشه جهانی...
...باسپاس ازبزرگواریهای همیشه شما...
...تادیداری دیگر...
...ودرودی دوباره و همیشه برشما...

وهومن گفت...

درود بانوی ارجمند



نگوييد كاتش پرستان بدند پرستنده پاك يزدان بدند

بدانگه كه بد آتش خوب رنگ چو مر تازيان راست مهراب سنگ

« فردوسي بزرگ»

شهاب الدين سهرودي كه در سن 30سالگي بتحريك مشتي متحجر جان بر سر عقايد خود گذشت ،مرگ او اين ابيات را در ذهن بياد مي آورد كه:

سبك مغزان بشور آيند از هر حرف بي مغزي

به فرياد آورد اندك نسيمي نيستاني را «صائب»

زيان كسان از پي سود خويش

بجويند و دين اندر آرند پيش «فردوسي بزرگ»

حكمت اشراق خود را بر پايه آراي ايرانيان پيش از اسلام گذاشت .و به پيروي از فلاسفه پارسي مانند بزرگمهر و جاماسپ به نور و ظلمت اعتقاد داشت و مي گفت «براي درك اين فلسفه بايد هم اهل بحث بود و هم اهل ذوق و كسي كه ذوق ندارد نمي تواند عقايد او را درك كند. »

وي مي گويد چون آتش حاوي نور است ، بر همه عناصر برتري دارد و چون جانهاي بشري نور است با نوري كه در آتش ،ماه و ستارگان ميباشد مناسبت و سنخيت دارد.

اين است كه وقتي انسان نور را مي بيند فرحناك و خرسند ميشود و بر عكس از تاريكي متنفر و روي گردان است .

به عقيده سهروردي دليل ديگري كه آتش را بر ساير آخشيج برتري مي دهد نزديكي به طبيعت حيات است و به ياري وراهنمايي آن است كه شخص از تاريكي رهايي مي يابد .

بنابراين تعظيم وتكريم تمام نورها لازم است.


به امید روز که دوباره آذرگشنسب و آذر برزین مهر و آذر فرنبغ با فروغ ایزدی افروخته گردند و تا جاودان روشنایی بخش کشورمان ایران شوند و دیو تاریکی و دروغ را از کهن بوم اریایی بیخ بسوزانند و کشور را از اهریمن و اهریمن نژادان پاک وپالوده سازند.
ایدون باد ایدون تر باد
شاد زیوید مهر افزون پاینده ایران

میخو گفت...

درود
خواندم و لذت بردم!

فاطمی گفت...

در شگفتم که نوشین به معارف بلند اسلامی به دلیل اینکه 1400 سال پیش گفته شده می تازد اما چهارشنبه سوری و فال کوزه و اینجور مسخره بازیها را که به زمانهای دورتر تعلق دارن با آب و تاب ترویج میده.
از این کارش سر در نمیارم. قاطی کردم.

ژنرال شکست خورده گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
گيلارين گفت...

درود بر همه
سپاس از تو نوشين عزيزم
نوروز كهن و جشن زيباي سوري بر همه خجسته باد به اميد آن روزي كه با دلي خوش در خيابان هاي شهر آزادانه نوروز و آين هاي كهنمان راجشن بگيريم
با يادي از استاد بزرگ ابراهيم پورداوود به روزم كسي كه اوستا را زنده كرد .

اسپنتمان گفت...

با درود بر بانو نوشین
در زیبا نوشتارتان به نکات بسیار نیکی اشاره فرمودید که جای داد از نگرایی دیدگاهتان سپاسگذاری کنم
با سپاس
بدرود

آرتمیس آریانژاد گفت...

درود
نیکو نگاشتی
این جشن کهن بر شما نیز شاد باد
پاینده ایران

زهره گفت...

درود نوشین گرامی
از نوشتار زیبایتان بهره بردم
با نوشتاری درباره نوروز به روزم

امیرحسین گفت...

با درود فراوان

امیدوارم خوب باشید.چهارشنبه سوری بر شما نیز خجسته باد...

به امید دیدار-بدرود

درنا گفت...

خامنه ای :مراسم چهارشنبه سوری مبنای شرعی ندارد .
اما چه کسی گفته است که مبنای شرعی دارد همه می دانند چهارشنبه سوری یک آیین ملی است چنین سخنانی از زبان مطهری در سال 57 نیز شنیده شد که برگزاری این مراسم حماقت است و تنها احمق ها و خرافه پرست ها این مراسم را پاس میدارند و با این کار به دنیا نشان میدهند که چه پدران احمقی داشته اند ! قابل توجه دوستان اصولگرا فا یل صوتی این سخنان گهربار نیز موجود است
چندی پیش نیز وزیر کشاورزی گفت که اگر هر ایرانی 15 دانه ی خوراکی را برای روییانیدن سبزه استفاده کند دانه های خوراکی بسیاری هدر میرود چه بهتر است که به جای سبز از گل یا سبزه ی مصنوعی استفاده کنیم و کسی نیست که بگوید چنین آیین ساده و در عین حال زیبایی خرج بیشتری بر میدارد یا پولی که برای جمکران و فلان امامزاده استفاده می شود
و همان طور که می بینید اینان میکوشند تاریخ چندین هزار ساله ی ما را 30 ساله نابود کنند و چه بهتر است اگر بدانند که اقوام بسیار کوشیدند اما تمدن ایرانی بود که هر بار بر فرهنگ خشک عرب گرفته تا مغول تاثیر نهاد و چه خیال خامیست که در سر می پرورانند
چهارشنبه سوری امسال روز شادیست روز رقص و پایکوبی تا به شیخ نشان دهیم که سرزمینمان جایی برای سوگواری و اندوه دارد اینجا اهریمن است که می سوزد

مجید گفت...

درود .

قطعنامه نوروز در کنگره آمریکا تصویب شد .

نمی دونم از این اخبار باید خوشحال باشیم یا ناراحت ؟؟

به روزیم . سرافرازمون کنید .

درنا گفت...

فیلتر شدم باز...
اما هستم هنوز تا فریاد بزنم اهریمن را می سوزانیم
اینم نشان نو
http://iranesabz14.blogspot.com/

ارشك گفت...

آيين پيشينيان ما سراسر نيكي و زيباييست. از نماد آتش و نيروي مهر ميترا و نور و دوستي گرفته تا بازگشت روشنايي و اينكه گلهايي در بهار يادآور خون به ناحق ريخته شدۀ سياوشند، و او در قالب كيخسرو زنده ميشود، حاجي پيروز كه با شادي و نواختن و پايكوبي، رويش و بركت را نويد ميدهد و... ما ايرانيها حتي بدشگوني چهارشنبه را هم با جشن و سرود و خوشي از بين برده ايم. امروز نيز همان خواهيم كرد
بدرود

ناشناس گفت...

با درود

میرنوروزی بر شما خجسته باد...