بادرود بر ایرانیان بزرگ و هنرمند همیشه گرفتارمان در هرکجای ایران و این جهان، درود بر تهرانیان ، درود بر اقوام مختلف آذربائیجان ، درود بر اقوام مختلف کرد ، درود بر اقوام مختلف بختیاری ، تمام خوزستانی ها، لرها ، لک ها ، شاه سونی ها ، سیستانی هاو بلوج ها، ترکمن ها ، قشقائی ها ، گیلک ها ، مازنی ها ، خراسانی ها ، یزدی ها ، اصفهانی ها ، فارس های استان فارس ، کرمانی ها، بوشهری ها، تمامی روستائیان ایران و تمامی اقوام مختلف و شاخه های گوناگون اقوام ایرانی ، درود بر تمامی هم میهنان گرامی و عزیز تر از جانمان ، درود
نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

از فروپاشی سازمان میراث فرهنگی جلوگیری کنید / از استادان باستان شناسی، فلسفه و تاریخ به خامنه ای:



از استادان باستان شناسی، فلسفه و تاریخ به خامنه ای:
1389/10/4

جمعی از استادان باستان شناسی، فلسفه، تاریخ و صاحب‌نظران دانشگاهی ایران طی نامه‌ای به رهبر ایران خواستار جلوگیری از چند پاره شدن سازمان میراث فرهنگی شدند.
نویسندگان این نامه در آغاز با بیان این که «قرآن شریف به ما آموخته که حتی جسد فرعون و میراث اعمال فرعونی را می‌بایست برای نسل‌های آینده پاس داشت» نوشته‌اند: «شمار سرزمین‌هایی که به لحاظ غنای مواریث مدنی و معنوی، محوطه‌های باستانی و ابنیه تاریخی شانه به شانه ایران بزرگ ساییده‌اند، بی‌اغراق از انگشتان یکدست فرا نمی‌گذرد.»
این استادان در ادامه با بیان این که «متأسفانه اینک این سرزمین در معرض تهاجم، تخریب و تحقیر جماعتی بی‌بهره از آگاهی تاریخی و احساس ایرانی بودن قرار گرفته» نوشته‌اند: «سازمان میراث فرهنگی تنها نهاد و سازمان رسمی کشور است که دهه‌هاست مسؤولیت سنگین صیانت، شناسایی، و معرفی ملّی و بین‌المللی مواریث مدنی و معنوی کشور را بر شانه گرفته است. انحلال و انهدام این سنگر استوار و نهاد عظیم فرهنگی و متفرق کردن سربازان و سنگربانان مواریث مدنی و معنوی کشور با هر انگیزه‌ای –دانسته یا نادانسته- اثرات و تبعات بسیار منفی و جبران‌ناپذیری بر عزّت و اعتبار، اقتدار و وحدت ملّی ما خواهد نهاد.»
نویسندگان نامه سپس با بیان این که «در بی‌توجهی به مواریث فرهنگی و صیانت از آثار و محوطه‌های باستانی و ابنیه تاریخی شهره شده‌ایم» نوشته‌اند: «با تصمیمها و اقداماتی که در پیش گرفته شده، زمینه‌های تخریب و آسیب پذیری مواریث سترگ فرهنگ ملّی و اسلامی و بشری نیز فراهم شده است.»
به اعتقاد نویسندگان این نامه «چندپاره کردن این سازمان و انتصاب مدیران غیرمتخصص نه تنها تخریب و زایل شدن میراث هزاران ساله کشور را به دنبال خواهد آورد و بلکه در درازمدت چه بسا تمامیت ارضی و هویت ملّی کشور را در معرض تهدید قرار خواهد داد.»
به گفته این استادان «سنگر تاریخ و فرهنگ، هر چند سنگر تیغ و شمشیر نیست، اما تجربه تاریخی به ما آموخته که سربازان این سنگر در میدان عمل بغایت مرزگشاتر و پیروزمندتر در رویارویی با چالش‌های تاریخی و صیانت از مرزهای حیثیت، ملّیت، اقتدار و "اتحاد ملّی و انسجام اسلامی" ما بوده‌اند.»
نویسندگان این نامه در پایان درباره آنچه «حرکتی ناآگاهانه و تصمیمی ویرانگر» خوانده‌اند تصریح کرده‌اند: «وظیفه خود دانسته‌ایم سکوت نکنیم و ناخرسندی خود را به استحضار مقام معظم رهبری برسانیم تا به مسؤولان و متولیان امر دستور دهند در راستای مصالح و منافع کشور از فروپاشی سازمان میراث فرهنگی جلوگیری نمایند.»

* اسامی تعدادی از امضاكنندگان این نامه‌ی سرگشاده در نسخه‌ای از آن که در اختیار سی‌میل نیز قرارگرفته، این گونه اعلام شده:
رضا داوری اردکانی، احمد احمدی، غلام‌حسین دینانی، غلام‌رضا اعوانی، مهدی قوام صفری، حکمت‌اله ملاصالحی، محمدرحیم صراف، کمال‌الدین نیکنامی، هایده لاله، کامیار عبدی، حمید خطیب‌شهیدی، رجبعلی لباف خانیکی، مهدی رهبر، هادی ندیمی، اکبر مجدالدین، علی غفاری، محمدباقر وثوقی، منصور صفت‌گل، محمدعلی آذرشب و محمود جعفری دهقی.


این پیام به رویداد پنج شنبه اورمزد شید 9 دی ماه  2569 شاهنشاهی برابر با
9 دی ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.