بادرود بر ایرانیان بزرگ و هنرمند همیشه گرفتارمان در هرکجای ایران و این جهان، درود بر تهرانیان ، درود بر اقوام مختلف آذربائیجان ، درود بر اقوام مختلف کرد ، درود بر اقوام مختلف بختیاری ، تمام خوزستانی ها، لرها ، لک ها ، شاه سونی ها ، سیستانی هاو بلوج ها، ترکمن ها ، قشقائی ها ، گیلک ها ، مازنی ها ، خراسانی ها ، یزدی ها ، اصفهانی ها ، فارس های استان فارس ، کرمانی ها، بوشهری ها، تمامی روستائیان ایران و تمامی اقوام مختلف و شاخه های گوناگون اقوام ایرانی ، درود بر تمامی هم میهنان گرامی و عزیز تر از جانمان ، درود
نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

۱۳۹۰ بهمن ۹, یکشنبه

جشن سده بر ایرانیان فرخنده و گرامی باد

جشن سده بر ایرانیان فرخنده و گرامی باد:

جشن سَده، یکی از جشن‌های همگانی ایران کهن، در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه برابر با آبان روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آورده‌اند، آغاز می‌شود. جشن سده یک جشن ملی ایرانیان است و به هیچ دین و مذهبی مربوط نیست.

جشن آ«سَـدَهآ» بزرگ‌ترین جشن‌ آتش و یکی از کهن‌ترین آیین‌های شناخته شده در ایران باستان است. در این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه، همه مردمانِ سرزمین‌های ایرانی بر بلندای کوه‌ها و بام خانه‌ها، آتش‌هایی برمی‌افروخته و هنوز هم کم‌وبیش بر می‌افروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعله‌های آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانه‌های گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را می‌کنند. همچنین در برخی نواحی، به جشن‌خوانی، بازی‌ها و نمایش‌های دسته‌جمعی نیز می‌پردازند.   

  آنچنان که جابر عناصری در کتاب آ«تجلی دوازده ماهآ» و رضا مرادی غیاث آبادی در کتاب آ«نوروز نامهآ» نوشته‌اند، امروزه این مراسم در میان روستانشینان شمال شرقی کشور (همچون آزادوَر و روستاهای دشت جوین)، در بخش‌هایی از افغانستان و آسیای میانه (با نام آ«خِـرپَـچارآ»)، در کردستان (پیرامون سلیمانیه و اورامانات)، نواحی مرکزی ایران (با نام‌های آ«هله‌هلهآ»، آ«کُـردهآ»، آ«جشن چوپانانآ») و در میان برخی روستانشینان و عشایر لرستان، کردستان، آذربایجان و کرمان رواج دارد.

جشن سده هیچگاه به هیچیک از اقوام یا ادیان باستان ارتباطی نداشته و همواره جشنی ملی و برگرفته از شرایط اقلیمی و رویدادهای کیهانی بوده‌است. قدمت زیاد این مراسم باعث شده تا در باره دلایل برگزاری آن روایت‌های بسیار متعدد و متناقضی در منابع قدیم ثبت شود.

با اینکه در هیچیک از متون پهلوی و منابع زرتشتی عصر ساسانی و پس از آن، نامی از جشن سده و مراسم آن برده نشده و پیداست که این جشن در مغایرت با سنت زرتشتی بوده است؛ اما خوشبختانه در دوران معاصر این مراسم در میان هم‌میهنان زرتشتی نیز رایج شده‌است که البته در شیوه برگزاری، به برخی آیین‌های کهن و گاه مهم آن توجه نمی‌شود.
 

معنای واژه سده:

مهرداد بهار در کتاب آ«پژوهشی در فرهنگ ایرانآ» و رضا مرادی غیاث آبادی در کتاب یاد شده بالا، بر این باورند که سَدَه در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است و ارتباطی با عدد ۱۰۰ ندارد. عدد آ«سدآ» به شکل آ«صدآ» معرب شده‌است در حالیکه واژه آ«سدهآ» به شکل آ«سذقآ» معرب شده‌است. روایت‌هایی که جشن سده را به صد روز گذشتن از زمستان و یا پنجاه شب و پنجاه روز مانده به نوروز تعبیر می‌کنند، همگی از ساخته‌های جدیدتر است و در متون قدیمی نیامده‌اند.

سده از دیدگاه تاریخی:
داستان پدیدآمدن آتش و بنیاد نهاندن جشن سده در شاهنامه بدین گونه آمده‌است که هوشنگ با چند تن از نزدیکان از کوه می‌گذشتند که مار سیاهی نمودار شد. هوشنگ سنگ بزرگی برداشت و به سوی آن رها کرد. سنگ به کوه برخورد کرد و آتش از برخورد سنگ‌ها برخاست.[۱] به گفته فردوسی:

 


بر آمد به سنـــگ گران سنـگ خرد



هم آن و هم این سنـگ گردید خرد

فروغی پـــدید آمد از هر دو سنگ



دل سنگ گشت از فروغ آذرنـــــگ

جهــــاندار پیش جهان آفریــــن



نـــیایش همی کرد و خواند آفرین

که اورا فـــروغی چنین هدیه داد



همین آتــــــش آن گاه قبله نهاد

یکی جشن کرد آنشــب و باده خورد



ســــده نام آن جشن فرخنده کرد


داستان کشف آتش در زمان هوشنگ، هیچگاه باور ایرانیان نبوده و از ساخته‌های جدیدتر است. این فرضیه امروزه مورد توجه بیشتر شاهنامه‌شناسان قرار گرفته و از جمله در نسخه‌های تصحیح شده آقایان، استاد جلال خالقی مطلق و مصطفی جیحونی، داستان کشف آتش به دلایل بسیاری در زمره بیت‌های افزوده شده و الحاقی شاهنامه آورده شده‌است. از سویی از این داستان در هیچیک از متون تاریخی مقدم بر شاهنامه و گاه متاخر بر آن یاد نشده‌است و همچنین می‌دانیم که کشف آتش بسیار کهن‌تر از عصر هوشنگ است که با توجه به اشاره‌های شاهنامه در باره چگونگی و دستاوردهای زندگی انسان در آن دوره (ساخت ابزار ریزسنگی، یکجانشینی، آغاز کشت‌وزرع و اهلی کردن برخی حیوانات)، می‌بایست با دوره‌ای منطبق باشد که در باستان‌شناسی بنام آ«میان‌سنگی/ مزولیتآ» (حدود ۱۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ سال پیش) خوانده می‌شود. و از سوی دیگر این بیت‌ها در برخی نسخه‌های متقدم شاهنامه و از جمله کهن‌ترین آن (دست‌نویس فلورانس) وجود ندارد.


به نوشته مورخانی همچون بیرونی،بیهقی،گردیزی جشن سده یکی از سه جشن بزرگ ایرانیان است که در دوران اسلامی، تا اواخر دوران خوارزمشاهیان و حمله مغول دوام آورد و هم سلاطین و امیران و هم مردم عادی این جشن را به‌پا می‌داشتند. مشهورترین و بزرگترین جشن سده در زمان مردآویج در سال ۳۲۳ هجری در اصفهان برگزار شده‌است و چنان‌که در تاریخ بیهقی آمده‌است جشن سده دیگری که به یاد مردم مانده، جشنی است که در زمان سلطان مسعود غزنوی در سال ۴۳۰ هجری برگزار شد. منبع

به هر روی، ماندگاری سده در فرهنگ ایرانی بسیار مرهون اقوام گوناگون ایرانی است. کرمان، در هشتاد سال گذشته مهد برگزاری سده بوده‌است و همه ساله باشکوه‌ترین جشن سده نیز در آن جا توسط همه مردم برگزار می‌شود. در سال‌های پس از انقلاب، زرتشتیان این جشن را با روشهای تازه‌ای که سابقه تاریخی ندارد، برپا می‌کنند.

 
 روح‌الامینی، که خود کرمانی است، درباره برگزاری سده در کرمان می‌گوید: آ«کرمانی‌ها این جشن را باشکوه‌تر از مناظق دیگر برگزار می‌کنند. هنوزهم در کرمان رسم است که کشاورزان از خاکستر آتش بر زمین‌هاشان می‌پاشند، زیرا عقیده دارند که خاکستر آتش سده به زمین برکت می‌دهد.آ» او ادامه می‌دهد: آ«در گذشته‌های نه چندان دور این مراسم در پشت‌بام‌ها برگزار می‌شد. این جشن جمعی و همگانی است. هیچ گاه این مراسم پنهانی و در خفا انجام نمی‌شده و همواره با حضور تعداد زیادی از مردم در بیابان‌ها و دشت‌ها برپا می‌شده‌است. هنوز هم در کرمان در روز جشن سده، مدارس را تعطیل می‌کنند.آ» به رغم گذشت هزاران سال از برگزاری نخستین سده، امروزه تغییرات محسوسی در برگزاری این جشن به وجود نیامده‌است.
 


 دکتر روح‌الامینی که تغییرات آیین‌ها را در طول زمان پیگیری می‌کند، معتقد است این آیین آن قدر قوت داشته که موفق به حفظ خود شده و با اشاره به خاطره‌ای می‌گوید: آ«حتی در زمان جنگ با آنکه از شکوه جشن سده کم شده بود، ولی باز هم مردم در روز دهم بهمن دور هم در بداق آباد کرمان (باغی که تا چند سال پیش معمولا سده را در آن جشن می‌گرفتند) جمع می‌شدند. از آن جا که سده را آتش می‌زنند، به این جشن سده‌سوزی هم می‌گویند. روح‌الامینی از ماجرای سده‌سوزی کرمان در سال‌های دهه چهل که تازه این رسم احیا شده بود روایت جالبی تعریف می‌کند: آ«نزدیک غروب دو موید، لاله به دست، با لباس سفید از باغچه بیرون آمده، زمزمه‌کنان به سده نزدیک می‌شوند و از سمت راست سه بار گرد آن می‌گردند. سپس این خرمن هیزم را با شعله لاله‌ها از چهار سو آتش می‌زنند. ساعت‌ها طول می‌کشد تا شعله‌ها و حرارت آتش فروکش کند و مردم، بویژه نوجوانان و جوانان بتوانند برای پریدن از روی آتش به بوته‌های پراکنده نزدیک شوند.

 در گذشته اسب‌سوارانی که منتظر فروکش کردن شعله‌ها بودند، زودتر از دیگران خود را به آب و آتش زده و هنرنمایی می‌کردند. کشاورزان می‌کوشیدند مقداری از خاکستر سده را بردارند و به نشانه پایان یافتن سرمای زمستان، گرما را به کشتزار خود ببرند. شرکت‌کنندگان کم کم به خانه برمی‌گشتند، ولی جوانانی که تا نیمه‌های شب پیرامون سده می‌ماندند، کم نبودند.آ» در این شب ستاره گرما به زمین می‌آید.


سده از دیدگاه دینی
این جشن به یاد آورنده اهمیت نور، آتش و انرژی است. نوری که از خداوند جداست و از خداوند جدا هم نیست. قبله ای که در همه جا هست، هر جا نور است ،خدا آن جاست. فروغ خورشید ،ماه ،آتش چراغ و نیز روشنایی درونی بی پایان خوانده شده است



آیین جشن سده
 

حکیم عمر خیام در کتاب نوروزنامه می نویسد: ((هر سال تا به امروز جشن سده را پادشاهان نیک عهد در ایران و توران به جای می آورند،بعد از آن به امروز ،زمان این جشن به دست فراموشی سپرده شد و فقط زرتشتیان که نگهبان سنن باستانی بوده و هستند این جشن باستانی را بر پا می داشتند)) هر چند نوشته شده است که مرد آوریج زیاری به سال ۳۲۳ هجری (سده دهم میلادی) این جشن را در اصفهان با شکوه بر گزار کرد. همچنین در زمان غزنویان این جشن دوباره رونق گرفت و عنصری شاعر نامدار ایران در یکی از جشن های سده در برابر سلطان محمود قصیده ای درباره سده خواند که آغاز آن این است:

 

ســـــــــده جشن ملوک نامداراسـت              زافریدون و از جـــــــــــم یادگار است


در ایران باستان و در میان زرتشتیان ایران،این جشن نزدیک غروب آفتاب،باآتش افروزی آغاز میشود و امروز هم با همان سنت کوه هایی از بوته و خارو هیزم در بیرون شهر فراهم شده ،در حالی که موبدان لاله به دست اوستا زمزمه میکنند،بوته ها را روشن کرده و مردمی که در آن جا جمع شده اند نماز آتش نیایش خوانده ،این مراسم به وسیله ی انجمن زرتشتیان کرمان سده هاست که بیرون از شهر انجام شده و همه مردم زن و مرد ،زرتشتی و مسلمان ،کلیمی در آن جا گرد آمده و در شادی شرکت می کنند در تهران این جشن بیست و پنج سال است که با شکوه وسیله سازمان فروهر در باغ ورجاوند برگزار می شود.در شیراز پنج سال این جشن به همت همسرم پریچهر (همسر دکتر فرهنگ مهر)و با یاری زرتشتیان ،آرتشیان و مردم شیراز ،برابر کعبه زرتشت ،نزدیک تخت جمشید برگزار میشود.

بن مایه های مطلب بالا :
 
کناب فلسفه زرتشت نوشته دکتر فرهنگ مهر چاپ هفتم ص190
کناب فلسفه زرتشت نوشته دکتر فرهنگ مهر چاپ هفتم ص191
کناب فلسفه زرتشت نوشته دکتر فرهنگ مهر چاپ هفتم ص191
شاهنامه فردوسی، تصحیح جلال خالقی مطلق، چاپ آمریکا: ۱۹۸۶، جلد یکم.

خالقی مطلق، جلال. گل رنجهای کهن، تهران: نشر قطره، ۱۳۸۰.

مرادی غیاث آبادی، رضا. جشن‌های مهرگان و سده، تهران: پژوهش‌های ایرانی، ۱۳۸۴.

رجایی بخارایی، احمدعلی. برگزیده شاهنامه فردوسی، به کوشش کتایون مزداپور، تهران : پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم ۱۳۸۱،
ISBN ۹۶۴-۴۲۶-۱۷۷-۱


 یکشنبه مهر شید / 9 بهمن / 2570 شاهنشاهی