بادرود بر ایرانیان بزرگ و هنرمند همیشه گرفتارمان در هرکجای ایران و این جهان، درود بر تهرانیان ، درود بر اقوام مختلف آذربائیجان ، درود بر اقوام مختلف کرد ، درود بر اقوام مختلف بختیاری ، تمام خوزستانی ها، لرها ، لک ها ، شاه سونی ها ، سیستانی هاو بلوج ها، ترکمن ها ، قشقائی ها ، گیلک ها ، مازنی ها ، خراسانی ها ، یزدی ها ، اصفهانی ها ، فارس های استان فارس ، کرمانی ها، بوشهری ها، تمامی روستائیان ایران و تمامی اقوام مختلف و شاخه های گوناگون اقوام ایرانی ، درود بر تمامی هم میهنان گرامی و عزیز تر از جانمان ، درود
نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

۱۳۹۰ دی ۱۵, پنجشنبه

هفده دی و کشف حجاب در ایران در جهت نوگرائی / بررسی آن که یکی تحمیل بی حجابی در جهت نو گرائی و دیگری تحمیل حجاب در جهت واپسگرائی بوده است

هفده دی و کشف حجاب در ایران در جهت نوگرائی /
بررسی آن که یکی تحمیل بی حجابی در جهت نو گرائی و دیگری تحمیل حجاب در جهت واپسگرائی بوده است:


کشف حجاب زنان در دهه های بعد به تاًمین بخش عمده ای از حقوق مساوی آنان
با مردان انجامید و زنان ایرانی را در سال ١٣٤١ خورشیدی به حقوق حقه شان
از جمله حق راًی رساند، حقوق حقه ای که طی سال های اولیه پس از انقلاب
بیست و دوم بهمن ماه ١٣٥٧ خورشیدی با اقدام واپس گرایانه تحمیل اجباری
حجاب از سوی حکومت اسلامی ایران از آنان سلب شد.
.....

کشف حجاب یا برداشتن اجباری حجاب را در هفدهم دی ماه سال ١٣١٤ خورشیدی
توسط رضا شاه، نمیتوان با اجباری کردن حجاب در جمهوری اسلامی ایران به
این معنا که هر دو یک عمل اجباری بوده است، مقایسه کرد، بلکه باید ابتدا
به بررسی آن که یکی تحمیل بی حجابی در جهت نو گرائی و دیگری تحمیل حجاب
در جهت واپس گرائی بوده است، پرداخت و آنگاه پی آمدهای اجتماعی – سیاسی
آن دو را مورد بررسی قرار داد. علاوه بر آن باید کل نظام سیاسی و اجتماعی
حول و حوش زمان این دو اقدام را نیز در نظر گرفت، دو اقدامی که نتایج
حاصله از آن طی سال های بعد به انجام یک تحول اجتماعی – سیاسی، اولی در
جهت مثبت و دومی در جهت منفی، انجامید.




تحمیل بی حجابی و تحمیل حجاب یا دو اقدامی که در نخستین نگرش دارای یک
وجه مشترک - اجباری کردن - آن هستند؛ میتواند تفاوت از زمین تا آسمان را
در جامعه ای که زن همیشه مطرح بوده است؛ به ذهن انسان متبادر کند.




اما ببینیم پیش از آن چگونه بوده است این حکایت؟




برای شناسائی موقعیت اجتماعی زن در ایران باید ابتدا در تاریخ این سرزمین
به سیر و سیاحت پرداخت و به نقش زن در هزاره های پیش از آمدن اسلام به
ایران سخن گفت.




... به پوران دخت و توران دخت دو زنی که در ایران باستان بر اریکه اداره
کشور تکیه زده اند، به آذرمیدخت سی و دومین پادشاه ساسانی و به نشانه
هائی از جامعه زن سالار ایران در روزگار قبل از گسترش اسلام.




در روزگار قبل از حمله اعراب و گسترش اسلام تهمینه ها، رودابه ها وگُرد
آفرید ها – زنانی که فردوسی - سخنور سخنوران - در شاهنامه اش از آنان یاد
میکند؛ کم نبوده اند.




شعرا و نویسندگان ایران از ارزش اجتماعی زن ایرانی بسیار سخن گفته اند.
به عنوان مثال وقتی که دکتر باستانی پاریزی در کتاب مشهورش بنام " خاتون
هفت تپه" از قلعه ها و بناهائی که با الهام از زنان و دختران در ایران
نام گرفته اند سخن میگوید، میتوان نقش زن آزاده ایرانی را در گوشه و کنار
جامعه مشاهده کرد.




توران شهریاری یکی از چکامه سرایان در باره نقش زن در ایران باستان
میگوید:


زن و مرد با هم برابر بُدند


زنان کاردانان کشور بُدند


این زن حقوقدان ایرانی که ضمناً پنجمین وکیل زن در تاریخ ایران است،
بدرستی به نقش و موقعیت والای زن در جامعه آن روزگار اشاره کرده است.
جامعه ای که در سده های بعد یکی از زنان برجسته اش، دکتر مهرانگیز
منوچهریان، جایزه صلح سازمان ملل متحد را برای مبارزات آزادی خواهانه اش
در جهت احقاق حقوق زن ایرانی بر تارک خود و همرزمانش می نشاند و سالها
بعد از آن، شیرین عبادی یک زن حقوقدان برجسته دیگر برای نخستین بار جایزه
صلح نوبل را نصیب یک زن ایرانی می کند.


در همین حال باید توجه داشت که کشف حجاب یا برداشتن اجباری حجاب در روز
هفدهم دی ماه سال ١٣١٤ خورشیدی توسط رضا شاه یک شبه صورت نگرفت، بلکه در
پی مبارزاتی بثمر رسید که زنان ایران طی دهه ها، با توجه به شرائط ویژه
زمان خود آنرا دنبال کرده بودند..


ورود فرهنگ غرب و بویژه فرانسه در دوره قاجاریه و حتی کمی قبل از شروع
دوران سلطنت قاجار به زنان آگاهی و راه های تازه ای نشان داد. زنان با
شروع آشنائی به تمدن غرب، نه تنهادر پی تغییر نوع لباس پوشیدن خود شدند
بلکه به نوشتن هم روی آوردند و در نظامی خود را جای انداختند که بعد ها
نمونه نظام اداری ایران شد.


در آن دوران به زنانی بر می خوریم که در آسمان درخشان ادب و فرهنگ ایران
درخشیده اند، به زنانی مانند قره العین ها و صدیقهء دولت آبادی ها که به
شعر و ادب روی آوردند و پا بپای مردان در صحنه های مختلف اجتماعی حضور
یافتند.




نفوذ و قدرت زنان را در امور اداری و سیاسی آن روزگار باید در کتاب
خاطرات عضدالدوله یکی از پسران فتحعلی شاه قاجار جستجو کرد که از چگونگی
قدرت زنان در دربار شاه قاجار در آن روزگار سخن می گوید. زنان در آن
دوران در امور سیاسی دخالت کرده و در بسیاری از تصمیم گیری ها در پشت
پرده نقشی اساسی بر عهده داشته اند و حتی بر بودجه کشور نیز نظارت می
کرده اند.


خاطرات اعتماد السلطنه در همان سالها نشان از آن دارد که زنان درباری با
دخالت های خود در امور توجه خاصی به مسائل مختلف حول و حوش خود داشته
اند.


علاوه بر آن، هر چند که در لابلای خاطرات برخی از رجال دوران ناصری می
بینید که زنان بی صدا و بی هویت دیده میشوند، اما این واقعیت را آشکار
میکند که در میان همان زنان صامت و گوشه نشین، زنان با نفوذی بوده اند که
در سیاست و گرداندن دولت در ایران دخالت داشته اند.


متاًسفانه نگاشتن تاریخ در آن روزگار بسیار محدود بوده و تنها خاطرات
رجال ایران را در بر داشته است.


تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه تنها زنی است که در آن دوران به نوشتن *
خاطرات خود آن هم در جامعه ای میپردازد که به علت ارتباط روز افزون با
خارج و تماس با خارجی ها در حال تحول بوده است.


اینها همه نشان از مبارزه آرام آرام زنان برای بدست آوردن حقوقی می کند
که هنوز در جامعه آن روز ایران کاملاً شناخته نشده بود حتی زنان دربار
ناصرالدین شاه، در زمانی که مسئله تحریم تنباکو مطرح بود استعمال دخانیات
را تحریم کردند. زنان به تاًسیس مدارس دخترانه همت گماردند و تاًسیس
روزنامه مربوط به زنان و نوشتن مقالات زنانی که در آن روزگار نیز خواهان
برداشتن حجاب بوده اند؛ کم نبوده است. تلاش هائی که کم کم خط نهضت زنان
غرب گرائی شد که در پی تساوی بر آمده بودند؛ نهضتی که با آمدن رضاشاه به
دوره پهلوی کشانده شد.


نقش زنان را در آن روزگار در عزل و نصب حکام و اعطای لقب و مقام نمی توان
نا دیده گرفت. بنا بر این باید توجه کرد که زنان در ایران حد اقل یک قرن
پیش از روز هفدهم دی ماه سال ١٣١٤ خورشیدی در پی ورود به دنیای مساوی با
مردان و داشتن امکانات برابر گام برداشته اند و اقدام رضا شاه و اجباری
کردن بی حجابی پاسخ گوی همین نیاز بوده است.


اینجاست که نقش واپس گرایانه تحمیل حجاب پس از انقلاب بیست و دوم بهمن
سال ١٣٥٧ خورشیدی آن هم در جامعه ای که پس از دهه ها در جهت نوگرائی و
بدست آوردن حقوق زنان جلو رفته بود، کاملاً مشهود می شود.




جامعه تحول یافته ای که زنان در آن حق راًی بدست آورده بودند، از بسیاری
از حقوق برابر با مردان برخوردار بودند و در تمام شئون اجتماعی – سیاسی
پا بپای مردان گام برمیداشتند ناگهان با یک عقب گرد اجباری شاًن و منزلت
انسانی خودرا از دست میدهد. جامعه ای که طی چند دهه پس از انقلاب بیست و
دوم بهمن ماه سال ١٣٥٧ خورشیدی شاًن و منزلت آن به همراه سنگسار زنان حتی
روی قرون وُسطی را نیز سفید می کند.


پس از انقلاب بیست و دوم بهمن سال ١٣٥٧ هر چند که زنان هنوز هم میتوانند
در دادن راًی شرکت کنند، در رده های تحصیلات دانشگاهی پیشتر از مردان گام
بر دارند، در مجلس شورای اسلامی بر کرسی وکالت تکیه زنند و در سمت وزیر
مانند وزیر فعلی بهداشت دولت محمود احمدی نژاد شرکت کنند، اما آیا این ها
همه میتواند اعتبار انسانی ویژه زن ایرانی را برای او دست وپا کند.


در دوران پیش از انقلاب اخیر ایران، یعنی در دهه های پس از کشف حجاب دیگر
مردان حق نداشتند بیش از یک زن را به همسری خود بر گزینند، زنان توانسته
بودند از مزایای انسانی قانون حمایت خانواده برخوردار شوند، حق طلاق بدست
آورده بودند و میتوانستند نگهداری کودکان خود را پس از طلاق یا در صورت فوت
همسر در دست داشته باشند.


حتی سناتور دکتر مهرانگیز منوچهریان نخستین سناتور زن انتصابی در پی
گذراندن لایحه ای بود که زنان مجبور نباشند برای مسافرت از شوهرانشان
اجازه بگیرند، لایحه ای که باعث ایجاد اختلاف بین خانم سناتور منوچهریان
و مهندس جعفر شریف امامی رئیس وقت مجلس سنا شد و به همین جهت سناتور
منوچهریان بلافاصله استعفای خود را تسلیم کرد.


این نخستین استعفای یک سناتور انتصابی در تاریخ مجلس سنای ایران بود و به
همین جهت آقای شریف امامی این استعفا را برای مدت پانزده روز بصورت تعلیق
نگاهداشت، اما سناتور منوچهریان که پشتوانه مبارزه ها و تلاش هایش برای
احقاق حقوق زن ایرانی بر همه آشکار بود؛ بر تصمیم خود پا بر جای باقی
ماند.


گفته میشد مهندس جعفر شریف امامی رئیس وقت مجلس سنا که خود از یک خانواده
مذهبی بود، مایل نبود که از تصویب این لایحه بسیار با اهمیت حمایت کند.


کشف حجاب زنان در دهه های بعد به تاًمین بخش عمده ای از حقوق مساوی آنان
با مردان انجامید و زنان ایرانی را در سال ١٣٤١ خورشیدی به حقوق حقه شان
از جمله حق راًی رساند، حقوق حقه ای که طی سال های اولیه پس از انقلاب
بیست و دوم بهمن ماه ١٣٥٧ خورشیدی با اقدام واپس گرایانه تحمیل اجباری
حجاب از سوی حکومت اسلامی ایران از آنان سلب شد.


با این همه، زنان ایران از تلاش خود برای آزادی و بازگشت احترام خویش در
جامعه از پای ننشسته اند.

پریچهر فرزام
=====================
چهارشنبه 14 دی / 2570 شاهنشاهی