بادرود بر ایرانیان بزرگ و هنرمند همیشه گرفتارمان در هرکجای ایران و این جهان، درود بر تهرانیان ، درود بر اقوام مختلف آذربائیجان ، درود بر اقوام مختلف کرد ، درود بر اقوام مختلف بختیاری ، تمام خوزستانی ها، لرها ، لک ها ، شاه سونی ها ، سیستانی هاو بلوج ها، ترکمن ها ، قشقائی ها ، گیلک ها ، مازنی ها ، خراسانی ها ، یزدی ها ، اصفهانی ها ، فارس های استان فارس ، کرمانی ها، بوشهری ها، تمامی روستائیان ایران و تمامی اقوام مختلف و شاخه های گوناگون اقوام ایرانی ، درود بر تمامی هم میهنان گرامی و عزیز تر از جانمان ، درود
نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

تخریب , تخریب نقش برجسته بهرام دوم _ تخریب سنگ نگاره 6 هزار ساله زایش انسان در تیمره - گنبد سازی در تاق بستان

با دورود به دوستان گرامی

شوربختانه اين هفته با رويدادهای بسيار نا ميمونی در زمينه تخريب آثار تاريخی
آغاز شده است و اندوه دوستداران و فعالان ميراث فرهنگی کشور را به دنبال داشته
است که در زير پيوست شده است

با احترام
امين طباطبايی

خصومت‌های شخصي با سازمان ميراث‌فرهنگي، علت تخريب نقش برجسته بهرام دوم


http://www.chn.ir/news/?section=2&id=53414


نقش برجسته ساسانی تنگه چوگان را جمعه شب با پتک خرد کردند
http://sharghnewspaper.ir/News/90/09/20/19014.html


نقش برجسته تنگ چوگان تخریب شد/ گرز بهرام شکست
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1480125


تهدید کرده بودند که آثار بیشاپور را تخریب می‌کنند
http://www.ghanoononline.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=4&Id=9681


تخريب سنگ نگاره 6 هزار ساله زايش انسان در تيمره
http://www.chn.ir/news/?section=2&id=53357


بیانیه ی کرمانشاهی ها در محکومیت پروژه ی گنبد سازی در تاق بستان (وسان):

مردم کرمانشاه با سکوت مرگبار مسئولین بی تفاوت شهر و استانمان در برابر
پروژه ی گنبد سازی امام زاده ابراهیم درمحل تاق وسان، یکی از ارزشمندترین آثار
تاریخی ایران و جهان و جلوگیری از ثبت این اثر تاریخی در میراث جهانی یونسکو،
ضمن محکومیت این اقدام نسنجیده، از همه ی ملت با غیرت کرمانشاه ، کرمانشاه
دوستان وبقیه ی فرهنگ دوستان، میخواهیم که با محکومیت تاریخی و یک حرکت جمعی،
این بی توجهی و بی تدبیری را با هر وسیله ممکن بگوش همگان برسانیم و اجرای این
پروژه ضد فرهنگی را به چالش بکشیم.
به همین منظور، صفحه ی کرمانشاهی ها تا اطلاع ثانوی، فعالیتهای عادی خود را
متوقف کرده و فقط بر روی این مطلب مهم تمرکز و بحث میکنیم تا این گفتار در
معرض دید همگان باشد. از همه اعضاء صفحه خواهشمندیم که محور اصلی کامنتهای خود
را موضوع جلوگیری از نابودی این اثر تاریخی قرار بدهند. لطفا از سیاسی کردن
مطلب و توهین به عقاید دیگران بپرهیزید. همگی به عنوان اعتراض، این تصویر را
به جای عکس پروفایل شخصی خود میگذاریم. خواهشمندیم که با به اشتراک گذاشتن این
پست، این موضوع را به اطلاع همه برسانید.

 *************************
آدینه 25 آذر / 2570 شاهنشاهی

۱۳۹۰ آذر ۲۱, دوشنبه

در سالروز بیست یک آذر روز گریز اهریمن و بازگشت آذربایجان به مام میهن یادی از: قوام دهنده ی ملک وملت ... قوام السلطنه ایران


در سالروز بیست یک آذر روز گریز اهریمن و بازگشت آذربایجان به مام میهن یادی از: قوام دهنده ی ملک وملت ... قوام السلطنه ایران

 Sonntag, 11. Dezember 2011 um 18:33
 

به مناسبت فرا رسیدن 21 آذرماه سال روز گریز اهریمن و بازگشت آذربایجان به مام میهن  جا دارد یادی کنم  از قوام السلطنه که بی شک قوام دهنده ملک و ملت در برهه ای از تاریخ میهن بوده است... قوام پرورش یافته  دربار قاجار با همان خلق خوی ، از کودکی به کار دبیری در دربار به کار گماشته شد ملازم شاه شد در جوانی... متن فرمان مشروطه به قلم و تراش خامه اش نگاشته شده است... 5 بار نخست وزیر شد و معروف  به مرد عمل گرا و پر گماتیست که سیاست را با «چه می توان کرد» و نه «چه باید کرد» از نوع چپی های توده ای، معنایی دگر می کرد...!! یکبار زمانی که در زندان بود متن فرمان نخست وزیری به نامش نوشته شد ... حمید شوکت چپ معروف در کتاب که بعکمس ونام حضرت اشرف مزین شده به او لقب مرد همیشه در تیرس حادثه داده است ... در زمان جمهوری گیلان و بلوای کمونیست های اولیه در ایران با درایتی که خاص مرد هزار دستانی چون او بود فتنه جمهوری گیلان را فرو خواباند ... سردار سپه رضاه شاه بعدی او را تنها رقیب خود در عرصه و میدان سیاست می دانست و آخرالامر چاره را جز در تبعیدش آن هم به پاریس دید تا از دسایس او نفسی تازه کند.واز خطر حیله های او که قطعا مزاحمی خطرناکی بود برای اعلام جمهوری وبعد تغییر سلطنت در ایران،لحظه ای  بیاساید ... در جریان نهضت ملی شدن و در ماجرای قیام 30 تیر برای مدتیکوتاهی از طرف شاه فرمان گرفت و جمله معروفش ضرب المثل دنیای سیاست شد: کشتی بان را سیاستی دگرآمد ...
سفرای انگلیس و آمریکا در مجلسی به شوخی وقتی که قصد داشتند از  نژاد ونسل گربه ی ایرانی را به کشورشان صادر کنند خطاب به قوام السلطنه که حالا دیگر حضرت اشرف شده بود به کنایه و طعنه بلایی که بر سر استالین در ماجرای غایله آذربایجان آورده بود خنده کنان گفتند: البته اگر مجلس شورای ملی ایران اجازه صادرات گربه را به آمریکا وانگلیس دهد!!!
 قوام میهن پرست بزرگی بود ... که لحظه ای برای استقلال،امنیت و حتی دموکراسی در این مرز وبوم آرام و قرار نداشت ...اگر به میزان علاقه او به سلطنت مشروطه و دموکراسی پارلمانی بیش از پیش می خواهیم پی ببریم باید متن کامل دو نامه ای را که از پاریس خطاب به شاهشنشاه جوان بخت نوشته بود را به دقت بخوانیم ... تا هنر مرد کاردان دوراندیش در عرصه سیاست را فهمی تازه کنیم.! قوام در آن سال های نخستین سلطنت محمدرضا شاه هشدارهای خود را نسبت به برقراری یک دیکتاتوری و پامال شدن بساط مشروطه توسط شاه یاد آور شده بود ... حیف که گوش شنوایی نبود مثل همیشه.... گویی  قوام قوه بینایی خاص خود را داشت ... هچون مردی نشسته بر قله ای بلند تاریخ  که تا دوردست ها دشت  را می بیندو می پاید و همواره صورهشدار به دست نگران استبداد و برچیده شدن بساط مشروطه خواهی و نظام پارلمانی و بعد نهاد سلطنت  که حاصل خون بهای بسیاردر طول تاریخ  است آرام و قرار ندارد...!
 هر چند بر آمده از طبقه اشراف  و کهنه  فودالی پیرانه سرو پراز نخوت و چندان به تقوای مالی شهره نبود ولی همان خلق و خوی استقلال خواهی و مبارزه  با اجنبی وبیگانه ستیزی که در مرام واندیشه داشت  تمام عیوب بزرگ حضرت اشرف را از دید عمو تاریخ  پوشانده است ...
 تنها نخست وزیری بود که به ایجاد حزب اهتمام ورزید و حزب دمکرات ایران را پایه گزاری کرد... محمود محمود سیاستمدار ونویسنده بزرگ و خالق کتاب هشت جلدی تاریخ روابط ایران وانگلیس درباره نحوه حسن تدبیر وسیاست قوام در برخورد با اجنبی می گوید:حضرت اشرف در سیاست رویش به سوی آمریکاست ... دستش به سمت روس ها ... پشتش به انگلیسی ها و همزمان به آلمان ها می اندیشد... قهرمان تاریخ خود را نادرشاه فاتح بزرگ شرق می دانست. به همین دلیل برای  پیدا کردن استخوان های فرزند شمشیراز پستوها و خرابه های تاریخ خون دل ها خورد.    
در زمانی که شاهنشاه مستاصل ودرمانده از بساط دیکتاتوری  بود وشعله های انقلاب 57هر زمان  ازقلوب ملت ایران فوران می زد و جامعه درخشم و هیجان هستریک انقلابی از دست دیکتاتور به قول برخی ملی!غوطه ور بود، مظفربقایی سیاستمدار گوشه نشین عصر استبداد آریا مهری در چنین حال واحوالی تنها راه نجات سلطنت را بودن حضرت اشرف در مقام صدر اعظمی می دانست در حالی که خود بقایی با حسرت به شاهنشاه تن سپرده به طوفان انقلاب می گوید: تنها قوام می تواند سلطنت شما را نجات بخشد ... ولی حیف که این امکان غیر ممکن است چون دیگر قوام السلطنه  ای نیست... !!سرور محسن پزشک پور قوام السطنه رانجات بخش ایران می دانست و همیشه با حسرت خاصی از قوام سخن به میان می آورد...
 با این همه قوام کاستی ها کم نداشت و لکه تاریک زندگی او همانا ماجرای سرکوب قیام سی تیر است در مقام نخست وزیری اش بود ... ولی تاریخ را ترسی نیست، خطای حضرت اشرف هر چقدر بزرگ و نابخشودنی باشد ولی خدمتی که در ماجرای غائله آذربایجان به میهن اشغال شده به دست متفقین  کرد برای همیشه از او مردی میهن پرست و آگاه به مبانی ملی ومنافع حداکثری ملت را در ذهن متبادر می کند ... بی شک نقش قوام در سرکوب غائله آذربایجان ودیپلماسی خاص وویژه اش که با روسیه بلشویکی استالینیستی پیشه کردوکلاه کشادی که بر سر رفیق استالین گذاشت همچنان باعث حیرت بسیاری از مورخین ومحققین و حتی سیاستمداران را برانگیخته است. البته در این میان به نقش قدرت های خارجی و بویژه تهدید ترومن رییس جمهور آمریکا ، استالین را به متولد شدن کودک (بمب اتم) و همچنین همت واراده شاهنشاه جوان خطاب تجزیه طلبان فرقه وی وبرخی سیاسیون چپ توده ای گفته بود : اگر دستانم زیر ساتورقطع شوندحاضر به تجزیه یک وجب از خاک ایران نیستم (هر چند گویی در ماجرای توطیه نافرجام جدایی بحرین شاهنشاه نخوت زده که گمان می کرد ناپلوون زمانه شده این سخن خود را فراموش کرده بودند و سند جدایی بحرین را امضا کردند در حالی که این بار تاریخ و ناسیونالیسم ایران ونه ساتور هر دو دستان مهر آریایی را قطع کرد وبرید!!!)
* اینجانب  فرستنده این مطلب از چند نفر تاریخ دان در مورد بحرین پرسیدم و آنها میگویند در آنزمان محمد رضا شاه در مسافرت بودند و هرگز این سند به امضای شاه نرسیده و بحرین همچنان و رسما" تا کنون یکی از استان های  ایران باقی مانده است.
و همچنین میهن پرستی دلاوران ارتشی بوِیژه حاج علی رزم آرا رییس وقت ستاد ارتش که در صبحگاه حمله ارتش به فرقه وی های  خطاب به امیران و سربازان خویش گفت بود : بروید و آذربایجان سر و روح ملت ایران به میهن بازگردانید ، هرگز وهرگز از یادها زدوده نخواهد شد  ...
هرگاه سه نهاد تاریخی سلطنت ، وزارت و ارتش  به همراهی و پشتیبانی ملت همدل و هم آرمان فریاد یکپارچگی ایران را سر دهند : آنگاه می توان حتی خرس بزرگ قطبی ، تزار سرخ و دایی جان یوسف را هم شکست تلخ تاریخی داد ... یاد و نام همه آنانی را که غائله آذربایجان را فرو نشاندند وبار دیگر ثبات وامنیت را به میهن بازگردانیدند را گرامی می داریم ... ولی با همه این ها قوام السلطنه ... حضرت اشرف ... ملاک وفودال بزرگ ...  کسی که فرمان قتل کلنل پسیان فرمانده لایق ومیهن پرست ژندارمری خراسان و نخستین خلبان آموزش دیده  ایرانی  را صادرکردو میرزای کوچک را چونان اجل معلق دز زمان صدرات عظمایش و سردارسپهی رضا شاه بعدی مهلت نداد ...همان که در قماربازی شهره عام وخاص بود... و زن بسیار دوست می داشت وقیام سی تیر را سرکوب کرده بود و معروف به مرد هزاره چهره ی خانواده هزار دستان بود ... هر چقدر که زمان می گذرد  نقش و فداکاری سیاستمدار کلاسیکی چون در ماجرای غائله پیشه وری بیشتر می درخشد ... نام قوام حال بعد از گذشت سال ها  و گذر ایام عجین شده با استقلال و حفط تمامیت ارضی ایران ...شکست روسیه تزاری و دایی یوسف که فاتح بزرگ جنگ دوم وصاحب نیمی از جهان ... آن هم با دست خالی خالی و تنها با حربه و ابزار پلتیک و دیپلماسی پنهان و مذاکره برای به دست آوردن حداقل ها و کسب حداکثر نتیجه بدون شعارزدگی و عوام فریبی  رایج زمانه از نوعی که ما چند سال بعد در ماجرای ملی شدن صنعت نفت شاهدش بودبم...(مجلس میدان بهارستان است) بی شک قوام السطنه منجی ونجات دهند ایران را می توان قوام دهنده ایران، ملک ومیهن نیز لقب داد ... پیشنهادی به تاریخ برای پذیرش این لقب از سوی یک ناسیونالیست. آیا تاریخ  پیشنهاد منصفانه را خواهد پذیرفت...؟!!
پاینده ایران  

فرهاد باغبانی 



دوشنبه مه شید / 21 آذر / 2570 شاهنشاهی