بادرود بر ایرانیان بزرگ و هنرمند همیشه گرفتارمان در هرکجای ایران و این جهان، درود بر تهرانیان ، درود بر اقوام مختلف آذربائیجان ، درود بر اقوام مختلف کرد ، درود بر اقوام مختلف بختیاری ، تمام خوزستانی ها، لرها ، لک ها ، شاه سونی ها ، سیستانی هاو بلوج ها، ترکمن ها ، قشقائی ها ، گیلک ها ، مازنی ها ، خراسانی ها ، یزدی ها ، اصفهانی ها ، فارس های استان فارس ، کرمانی ها، بوشهری ها، تمامی روستائیان ایران و تمامی اقوام مختلف و شاخه های گوناگون اقوام ایرانی ، درود بر تمامی هم میهنان گرامی و عزیز تر از جانمان ، درود
نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

ارشک یا اردشیر دوم / آزادی های مذهبی در ولایات ایران / بزرگی و تعداد ولایات در ایران آنروز

پارس‌نامه‌- اردشیر دوم

ارشک یا اردشیر دوم

امیروکاملیا / رادیوکوچه

«اردشیر دوم» پادشاه هخامنشی، پسر بزرگ «داریوش دوم» بود که پس از مرگ پدر در سن چهل سالگی به سلطنت رسید. چنان‌که می‌نویسند حافظه‌ای فوق‌العاده داشته‌ است.  سلطنت او در عین آن‌که آکنده از توطئه و طغیان بود، به سبب اوضاع و احوال مساعد، در آن‌چه به روابط با دنیای غرب مربوط می‌شد، روی‌‌‌هم‌رفته، سلطنتی موفق بود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
دانلود فایل فیلتر شده شنیداری ( صوتی )
سلطنت اردشیر دوم، درست از روز تاج‌گذاری با سو‌قصدی که برادرش، «کورو‌ش کوچک» در معبد آناهیتا نسبت به جان وی کرد، بی‌نتیجه ماند. فقط حمایت مادر اردشیر پریزاتس سبب شد که سو‌قصدکننده، از حکم اعدام برهد و حتا به اصرار مادر و البته بعد از قول و قراری که جهت اطمینان شاه داده شد، اردشیر به کوروش اجازه داد به آسیای صغیر (بخش‌های غربی ترکیه‌ی امروزی) و مقر حکومت خویش برگردد. کورو‌ش هم که بلافاصله حرکت کرد، در لیدیه بدون تعمل سیزده هزار نفر از سربازان یونانی را تازه با پایان‌یافتن جنگ «پلو‌پونزوس» بی‌کار شده بودند، استخدام کرد و برای حمله به ایران مجهز شد.


در سال ۴۰۱ پیش از میلاد، تلاقی بین اردشیر دوم و برادرش کورو‌ش کوچک در کنار دجله و در فاصله‌ی هفتاد کیلومتری از بابل در محلی که بعدها «خان اسکندریه» خوانده شد، رخ داد. جنگی سخت درگرفت. یونانیان روایت کرده‌اند که توفیق با سپاه کوروش بوده‌است ولی خود او در برخوردی متهورانه، که در معرکه‌ی جنگ با اردشیر کرد، هم‌راه با هشت تن از محا‌‌فظانش کشته شد و اردشیر دوم هم در جنگ زخمی شد. با کشته‌شدن کورو‌‌‌ش سپاهیان او متفرق شدند. در دوران سلطنت اردشیر دوم، دربار، در میان یک سلسله، توطئه‌های پایان‌ناپذیر سیاسی و حرم‌سرایی، آکنده از حسادت‌ها و اغراض، فرو رفته بود. آن‌گونه که «پلوتارک» بر‌می‌آید. رفتار شاه در نظر پارسی‌ها غالبن آمیخته با نوعی نجابت به‌نظر می‌رسید.
امور داخلی ایران، سلطنت اردشیر دوم چیزی جز ضعف و سستی نشان نمی‌دهد و در مصر و آسیای صغیر و جزیره‌ی قبرس اغتشاشاتی روی داد که به‌خاطر ضعف حکومت مرکزی بود. بعضی با سیاست و تدبیر رفع و برخی به پیش‌رفت شورشیان تمام شد و دولت ایران قبول کرد که باجی به ایران داده شود و در امو‌ر داخلی خود مختار باشند مثلن قبرس پادشاهی انتخاب کرد و دربار ایران او را به رسمیت شناخت.
با کمکی که دولت اسپارت به کوروش کوچک کرد، روابط دربار ایران نسبت به دولت مذکور کدر شد و آتنی‌ها به ایران نزدیک شدند. پادشاه اسپارت از ده هزار یونانی که تازه از ایران مراجعت کرده بودند، استفاده کرده و به‌طرف آسیای صغیر (غرب ترکیه) روانه شده و قصد تسخیر ایران را کرد. اما به زودی دولت ایران نقشه‌ی او را عقیم کرد. به این ترتیب که پول وافری را به یونان برای برانگیختن دول یونانی، بر ضد اسپارت فرستاد و طولی نکشید که جنگ مابین دول یونان و اسپارت در گرفت و سپاه اسپارتی مجبور شد، برای شرکت در جنگ داخلی به یونان بازگردد. پادشاه اسپارت هنگام بازگشت گفته بود «من را سی هزار تیرانداز ایرانی بیرون می‌کند.» اشاره‌ی او به سکه‌های طلای ایران موسوم به دریک است که در یک‌طرف آن صورت تیرانداز ایرانی نقش بسته‌است.

جنگ داخلی یونان شش سال طول کشید، بدون این‌که غالب و مغلوب معلوم شود، سرانجام دولت آتن به کمک ایران شکست فاحشی به نیروی دریایی اسپارت داده مجددن در دریا برتری یافت. بدین ترتیب جنگ خاتمه یافت. دولت اسپارت هم متعهد شد که هیچ‌گونه رابطه‌ای با شهرهای یونانی در آسیای‌صغیر (غرب ترکیه) نداشته باشد و جزیره‌ی قبرس نیز مجددن به ایران برگشت.
آن‌گونه که «پلوتارک» می‌نویسد: «کادوسیان که عمدتن در گیلان و آذربایجان‌شرقی سکنا داشتند، در روزگار اردشیر دوم سر به شورش گذاشتند. در نتیجه شاهنشاه خود برای فرونشاندن آن بدان سرزمین شتافت. ارتش در آن سرزمین کوهستانی دچار کمبود شد و سرانجام اردشیر با دادن امتیازهایی، کادوسیان را به فرمان درآورد.»  پس از استواری جای‌گاه اردشیر دوم، گرچه وی نگران مصر بود، ولی چندین سال از آن پرهیز کرد، چرا که درگیری‌هایی در آسیای صغیر و جزیره‌های دریای مدیترانه رخ داد که مهم‌ترین آن‌ها در قبرس بود که در آن زمان یک ایالت ایران محسوب می‌شد.

آزادی‌های مذهبی در ولایات ایران:
نوشته شده‌است که در ولایات ایرانی در آسیای صغیر، ذکر اسم «بعل» رب‌النوع فینیقیه و اسم« آپولون» رب‌النوع یونانی‌ها، در روی سکه‌ها معمول بوده‌است. در مملکت‌های دیگر ایران هم کسی معترض عقاید مذهبی اهالی نبوده‌است. یعنی سیاست کوروش بزرگ که بر تساهل مذهبی بود، تا آن زمان، پیروی می‌شده‌است. اظهار تسامح نسبت به عقاید دیگران، در پادشاهان هخامنشی هم‌چون یک اصل کشورداری نزد آن‌ها معمول بود.
اردشیر آپادانایی در اکباتان ساخته، هم‌چنین آپادانای داریوش در شوش را که در روزگار اردشیر یکم، بر اثر آتش‌سوزی از‌میان‌ رفته بود، بازسازی کرد. اردشیر دوم در نبشته‌های خود در کنار نام اهورامزدا دو فرشته را نام می‌برد. نبشته‌ای که بازسازی آپادانای داریو‌‌ش را یاد کرده چنین می‌گوید: «به یاری اهورامزدا، آناهیتا و میترا (ناهید و مهر) فرمان دادم، این آپادانا ساخته شود.» ذکر نام آناهیتا و میترا، در کنار نام اهورامزدا، بدون شک تازگی دارد اما ارادت و ارتباط شخصی اردشیر، نسبت به آناهیتا و میترا، مسئله‌ای است که باید در نظر گرفته شود. اردشیر در معبد آناهیتا از سوی قصدی که به جانش شد، نجات پیدا کرده و نسبت به آناهیتا احساس قدردانی داشت. هم‌چنین شکست کورش کوچک را در نتیجه‌ی انتقام میترا که خدای عهد و پیمان بود می‌دانست.
اردشیر دوم پس از ۴۵ سال شاهنشاهی در سال ۳۵۸ پیش از میلاد، در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

        بن مایه ها:
  • رضایی، دکتر عبدالعظیم، تاریخ ده هزار ساله ایران، تهران:اقبال، ۱۳۸۴، جلداول
  • پیرنیا، حسن ( مشیرالدوله). تاریخ باستانی ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۲
  • زرین‌کوب، عبدالحسین . تاریخ مردم ایران قبل از اسلام. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۴
  • فرهنگ‌نامه کلید دانش، ج۱،
  • فرهنگ‌نامه مفید،
  • وکی‌پدیا

این پیام به تاریخ پنج شنبه اورمزد شید 22 مهر ماه ماه 2569 شاهنشاهی برابر با 22
مهر ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.