بادرود بر ایرانیان بزرگ و هنرمند همیشه گرفتارمان در هرکجای ایران و این جهان، درود بر تهرانیان ، درود بر اقوام مختلف آذربائیجان ، درود بر اقوام مختلف کرد ، درود بر اقوام مختلف بختیاری ، تمام خوزستانی ها، لرها ، لک ها ، شاه سونی ها ، سیستانی هاو بلوج ها، ترکمن ها ، قشقائی ها ، گیلک ها ، مازنی ها ، خراسانی ها ، یزدی ها ، اصفهانی ها ، فارس های استان فارس ، کرمانی ها، بوشهری ها، تمامی روستائیان ایران و تمامی اقوام مختلف و شاخه های گوناگون اقوام ایرانی ، درود بر تمامی هم میهنان گرامی و عزیز تر از جانمان ، درود
نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

۱۳۸۸ دی ۵, شنبه

آخرین نقشه بین المللی ایران پیش از جدا شدن سرزمینهای تاریخی آن - انتشارات تامسون 1814

آخرین نقشه بین المللی ایران پیش از جدا شدن سرزمینهای تاریخی آن - انتشارات تامسون 1814





نقشه شهر های ایران قبل از جدا شدن از ایران**


مهم:


با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نکته اشاره کنیم که سرزمین کنونی ایران،تنها سی درصد از ناحیه‌ای وسیع است که در تاریخ با نام‌های‎ «ایران‌زمین»،«ایران‌بزرگ » یا «ایرانشهر» و در ‏جغرافیا با نام :

«فلات ایران» شناخته می شود.


ترفند ها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته بخش های زیادی ازاین سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای حفظ سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود.


شهرهای جدا شده با نیرنگ های سیاسی و بی خردی و بی عرضگی پادشاهان ترک تبار گذشته ایران:


* 1- گستره سرزمین‌های جدا شده از ایران در قراردادهای:

ترکمانچای،گلستان،آخال،پار یس و... به قرار زیر است:

سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قرارداد های گلستان و ترکمانچای با روسیه(1813 و 1828 م):

آران و شروان: ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع؛

ارمنستان: ۲۹۸۰۰ ک .م؛

گرجستان: ۶۹۷۰۰ ک.م؛

‎داغستان: ۵۰۳۰۰ ک.م؛

اوستیای شمالی: ۸۰۰۰ ک.م؛

چچن: ۱۵۷۰۰ ک .م؛ا

ینگوش: ۳۶۰۰ ;ک.م

‎جمع ‏کل: ۲63700 کیلومتر مربع


2 - سرزمین‌های جداشده ایران شرقی براساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی هرات وافغانستان:


۶۲۵۲۲۵ ک.م؛

بخش‌هایی از بلوچستان و مکران: 3۵۰۰۰۰ ک.م؛

جمع کل: ۹۷۵۲۲۵ کیلومتر مربع


3 - سرزمین‌های جداشده ‏ورارود(ماوراءالنهر) بر اساس پیمان آخال با روسیه(1881 م).

ترکمنستان:۴۸۸۱۰۰ ک.م

ازبکستان: ۴۴۷۱۰۰ ک.م؛

تاجیکستان: ۱۴۱۳۰۰ ک.م؛

‎بخش‌های ضمیمه شده ‏به قزاقستان: ۱۰۰۰۰۰ک.م؛

بخش‌های ضمیمه شده به ‎قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ ک.م؛

جمع کل: 1226500 کیلومترمربع


‏* 4- سرزمین های جداشده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس:

امارات:83600ک.م:

بحرین:694 ک.م:

قطر:11493ک.م:

عمان:309500ک.م:

جمع کل: 405287کیلومتر مربع


5*سرزمینهای جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات

(که در دوره صفویه به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه،عراق و سوریه تقسیم شد) :

به مساحت تقریبی 200000ک.م.

و نیز عراق به مساحت 438317ک.م.


*** یاد آوری میکنم که کردهای کنونی نواحی ذکر شده در بالا یعنی کردهای ترکیه و عراق و سوریه همگی ایرانی میباشند.


** در جمع این جدائی ها از ایران حدود 3.5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و دنیا بی سابقه است.

این نوشته به تاریخ 10دی ماه2568 شاهنشاهی برابر با
10دی ماه1388 شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه

به مناسبت 5 دی ماه روز درگذشت پیامبر اریائی ایرانی زردشت اسپنتمان

به مناسبت 5 دی ماه روز درگذشت پیامبر اریائی ایرانی زردشت اسپنتمان

روز 5 دی ماه روز درگذشت زردشت را به تمامی ایرانیان ایراندوست تسلیت عرض میکنم
اینست محرم ما 5 دی ماه محرم واقعی ایرانیان است




هیچ کس هراسان و نگران نبود. او با دلی شاد و روانی خرند به همراه هفتاد و دو تن از یارانش در آتشکده ی شهرآباد و سرخوش بلخ، گرد آمده بود. او و یارانش به نماز ایستاده بودند. که به یکباره سپاه توران از پشت و ناجوانمردانه تیغ بر آن هاکشیدند و همه را کشتند.

مردم هنگامی به آتشکده رسیدند که« توربراتور» کشنده ی اشوزرتشت، سوار براسب از آتشکده می گریخت.
پیام آور دوستی کشته شده بود. چهره ی تابناکش هنوز هم می درخشید. نور آتش با سرخی خون های بر زمین ریخته شده درآمیخته بود. مردم ناباورانه به این رویداد غم انگیز، خیره مانده بودند. همه خاموش بودند و سر در گریبان داشتند. کسی نمی گریست ...
او در آغاز بهار با خنده، پای به جهان گذارد و در آغاز زمستان به دست دشمن انیرانی، در پای آتش سپند کشته شد.
47 سال پیامبری کرد و خویشکاری اش را به پایان برد. در هنگامه ی کشته شدن، به آرزویش رسیده بود. خرسند بود که مردم را به راه راست هدایت نموده، خدای یکتا را به آن ها شناسانده، آن ها را از سستی و کاهلی و بیابان گردی رهانیده، به آن ها راه و روش زندگی بر پایه ی داد و را «اشا» آموخته و هرآنچه کرده از برای مهر به اورمزد بوده و برای شادی و خرسندی مردم و گسترش دین بهی. اشو زرتشت به آرزویش رسیده بود چرا که پیش از چنین روزی دردآور، چنین سروده بوده:
«بهترین آرزوی زرتشت اسپنتمان برآورده شد؛
زیرا اهورا مزدا، از پرتوی راستی؛
به وی فراوانی چهان مینوی و مادی
و زندگانی نیک، برای همیشه، ارزانی داشته است.
حتا کسانی که با او دشمنی می ورزیدند
اکنون گفتار و کردار دین بهی را آموخته اند»(هات 53 بند 1)
پیش از کشته شدنش در آتشکده ی بلخ، همه ی یارانش را گرد خود خواند و درباره ی آینده ی دین بهی سخن گفت:
«بشنو تا برای خرسندی مردان و زنان،
برای خرسندی منش نیک،
انجمن دوستی آرزو شده، پدید آید،
تا وجدان هرکس به پاداش خود برسد
خواست و آرزویم پاداش راستی است،
و این آرزویی است که مزدا، خدای دانا، می پسندند» (هات54 بند1)
و این نماز و نیایشی بود از برای گسترش برابری و برادری میان همه ی مردم، یارانش در چشمان درخشان او نور پیروزی و خرسندی می دیدند و دریافته بودند که تنها خواست و آرزویش، نزدیکی و دوستی با اهورامزداست. خوشبختی، شادی، آسایش و خرسندی را برای همه ی مردم می خواهد، چه اینکه می داند می داند اگر همه ی مردم در خرسندی، شادی و آسایش باشند، همه، نزدیکی به خدا را به چشم خواهند دید.
دست به نماز ایستاده بودند که؛ ای اهورامزدا! ما را از دروغ و اهریمن برهان، ما را توانایی ده تا بتوانیم بر دشمنان درونی و بیرونی خود که همانا ناراستی و بدکرداری است چیره شویم. ای اهورامزدا! ما خواهان تازه گردانیدن جهانیم، توان ما را در رسیدن به این آرزو دوچندان کن ...
نماز که به پایان رسید، اشوزرتشت و یارانش نتوانستند از یورش بیگانگان جان به دربرند و همگی، پیش از آنکه از آمدن دشمن آگاهی یابند و خود را در برابر تازش آنان آماده کنند، کشته شدند. دریغا، دریغا.
خورشید فردا که برآید، دیگر او چشم نخواهد گشود و مردم دیگر او را در میان خود نخواهند دید. اما پیامش تا به امروز مانده است.
اشوزرتشت خندان به جهان آمد، جهان را شادی و خرسندی بخشید و انوشه روان شد.
آموزشگاه اشوزرتشت نزدیک به چهار هزار سال است که برپاست. پیام و یاد و اندیشه ها و گفتارش هنوز هم، به مانند روز نخست، زنده است و تازگی دارد. در این هزاره ها، هزاران هزار، دانش آموخته ی این آموزشگاه آمده اند و رفته اند و جهان را تازگی بخشیده، به پیشرفت مینوی و مادی رسانده اند. همانگونه که خواست او بوده، اکنون پیام او به چهارگوشه ی جهان رسیده است. او می خواست جهانی تازه پدید آید؛ جهانی پر از دانش، سنجش، دوستی، آشتی، آرامش، رسایی و جاودانگی.
می سراید:
«بهترین نیکی از آن دانشمندی است
که پیام راستین مرا
که از آن، راستی و رسایی و جاودانی بر می خیزد،
فراگیرد و فراگوید.
برای چنین کسی، شهریاری خدای دانا
از راه منش نیک، گسترش خواهد یافت.» (هات31 بند6)
همه ی جهانیان باید در این راه بکوشند. آینده ی بهتر برای کسانی است که در پی آینده ی بهتر برای دیگران باشند.
در نوشته های زرتشتی و برابر با سنت، اشوزرتشت در روز خیر ایزد و دی ماه (برابر با پنجم دی ماه در گاهشماری خورشیدی)، به دست «توربراتور» تورانی، در آتشکده ی بلخ کشته شد.
این روز نزد زرتشتیان، «روز ویژه ایست. همه دست از کار می کشند و به یاد پیامبرشان و برای شادی فَرِوَهرِ آن بزرگ مرد تاریخ دین و اندیشه، آیین های ویژه در آرامگاه های شهر های زرتشتی نشین برگزار می کنند.
همه، از چند روز پیش از خیر روز، در یکی همازوری دینی و آیینی، در فراهم آوردن سفره ها و خوردنی ها و میوه ها و لرک به یکدیگر یاری می رسانند و این کردار های نیک و آیینی را کرفه می دانند.
از برآمدن خورشید روز خیرایزد و دی ماه تا فرو رفتن خورشید این روز، در آرامگاه های زرتشتی، جوشش و کوشش مردم، به همراهی موبدان و آوای دلنشین اوستا، دیده می شود.
اینک فروهر پاک اشوزرتشت از جهان مینوی ما چشم بر می دارد و اندیشه و کردار و گفتار ما را می بیند. اشوان (=پیروان آیین راستی) را می نگرد و جاودانگی آیین راستی را آرزو می کند.
منبع:
سرچشمه: هفته نامه ی امرداد199


این مطلب به تاریخ4 دی ماه2568 شاهنشاهی برابر با
4دی ماه1388 شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.