بانوان در دوران هخامنشی
دستمزد
مُهر ها
حسابداری در دوران باستان
دستمزد
مُهر ها
حسابداری در دوران باستان
و اما متن:
نزديک به 70 سال پيش، در سال 1312(1933ترسائی) ، در هنگام كاوشهاي بنياد شرق شناسي دانشگاه شيكاگو، ايران شناس آمريکائی «ارنست هرتسفلد» در باروی شمال شرقی تخت جمشيد به گروهی زيادی از گل نوشته ها رو برو شد. اين يافته ها شامل نزديک به 30هزار "گل نوشته" بود، گل نوشته ها به دوران 509 تا 494 پيش از ميلاد تعلق دارند و به خط ميخي ايلامي نوشته شده اند.
در بهار 1383، (2543 ايران يا 2004 ترسائی) دكتر «گيل استاين»، مدير موسسه شرق شناسي دانشگاه شيكاگو،
در بهار 1383، (2543 ايران يا 2004 ترسائی) دكتر «گيل استاين»، مدير موسسه شرق شناسي دانشگاه شيكاگو،
300 گل نوشته از متنهاي ترجمه شده باروی تخت جمشيد را از سوی دانشگاه شيكاگو در جعبههای ضد اسيد و ضد رطوبت به ايران بازگرداند.
اسناد داراي ارزش فرهنگي بسياري است و بخشي از پيشينه فرهنگي ايرانيان را بازگو ميكند. پس از دسته بندی و تهيه شناسنامه انگليسي و پارسي، براي نخستين بار نمايشگاهي از اين گل نوشته ها در موزه ملی برپا شد. نمايش اين سند های تاريخی تاكنون در جهان بيسابقه بوده است.
از اين گل نوشته های باستانی بر می آيد که بيش از 30 «انشان» (گونه مردم) در قلمرو ايران هخامنشي جاي داشتند. مرزهاي ايران از يك سو، از هند تا شبه جزيره بالکان و بلغارستان در اروپا و از سوي ديگرآنسوی مرزهای مصر و اتيوپي و ليبي در آسيا تا مرزهاي چين و دشتهای سيبری گسترده بود. اداره چنين سرزمين بزرگي در 2500 سال پيش نياز به نظم و انضباط و سازماندهی اداری بسيار دقيقي داشت و هخامنشيان توانستند به كمك سازماندهی بینظير خود، نزديك به دو سده اين امپراتوری را به خوبي اداره كنند.
بيشتر نوشته ها و گواه نوشته های اداری هخامنشيان به خط و زبان ايلامی روی گل نوشته ميشد. در كنار آن، از خط و زبانهاي ديگري مانند آرامي هم استفاده میشد كه بيشتر با جوهر روی پوست و چرم و سنگ نگاره نوشته ميشد. سنگ نگاره ها و گل نوشته های ايلامي گواه نوشته (اسناد) هخامنشي شامل پرداخت مواد خوراكي برای موارد گوناگون از طرف دولت است.
در دوران هخامنشی رسيدهايی هم در ازاي دريافت كالا يا مواد غذايي داده ميشد. چون هنوز پول و سكه به طور گسترده استفاده نميشد. با وجود اينکه در آن زمان، تازه داريوش سيستم پولي را به وجود آورده بود و هنوز سيستم تبادلي بيشتر از طريق مواد غذايي انجام ميشد.
برخی از متنها دارای نگاره های در باره پرداختهای دينی است. ازبرخی متنها معلوم میشود كالايي كه برای يك خدا داده ميشد، بعد از اجراي مراسم به كارگران تحويل داده ميشد تا آن را مصرف كنند. مراسمي به نام « لن» وجود داشته است.
اسناد داراي ارزش فرهنگي بسياري است و بخشي از پيشينه فرهنگي ايرانيان را بازگو ميكند. پس از دسته بندی و تهيه شناسنامه انگليسي و پارسي، براي نخستين بار نمايشگاهي از اين گل نوشته ها در موزه ملی برپا شد. نمايش اين سند های تاريخی تاكنون در جهان بيسابقه بوده است.
از اين گل نوشته های باستانی بر می آيد که بيش از 30 «انشان» (گونه مردم) در قلمرو ايران هخامنشي جاي داشتند. مرزهاي ايران از يك سو، از هند تا شبه جزيره بالکان و بلغارستان در اروپا و از سوي ديگرآنسوی مرزهای مصر و اتيوپي و ليبي در آسيا تا مرزهاي چين و دشتهای سيبری گسترده بود. اداره چنين سرزمين بزرگي در 2500 سال پيش نياز به نظم و انضباط و سازماندهی اداری بسيار دقيقي داشت و هخامنشيان توانستند به كمك سازماندهی بینظير خود، نزديك به دو سده اين امپراتوری را به خوبي اداره كنند.
بيشتر نوشته ها و گواه نوشته های اداری هخامنشيان به خط و زبان ايلامی روی گل نوشته ميشد. در كنار آن، از خط و زبانهاي ديگري مانند آرامي هم استفاده میشد كه بيشتر با جوهر روی پوست و چرم و سنگ نگاره نوشته ميشد. سنگ نگاره ها و گل نوشته های ايلامي گواه نوشته (اسناد) هخامنشي شامل پرداخت مواد خوراكي برای موارد گوناگون از طرف دولت است.
در دوران هخامنشی رسيدهايی هم در ازاي دريافت كالا يا مواد غذايي داده ميشد. چون هنوز پول و سكه به طور گسترده استفاده نميشد. با وجود اينکه در آن زمان، تازه داريوش سيستم پولي را به وجود آورده بود و هنوز سيستم تبادلي بيشتر از طريق مواد غذايي انجام ميشد.
برخی از متنها دارای نگاره های در باره پرداختهای دينی است. ازبرخی متنها معلوم میشود كالايي كه برای يك خدا داده ميشد، بعد از اجراي مراسم به كارگران تحويل داده ميشد تا آن را مصرف كنند. مراسمي به نام « لن» وجود داشته است.
چگونگي اين مراسم مذهبي را دقيقا نميدانيم اما ظاهرا مراسم مسح مسيحيان از آن اقتباس شده است. نام خدا چون اهورامزدا، ميترا، نريوسنگ و سپندارمد هم در اين سنگ نگاره ها به چشم ميخورد. اين نشان از يکتا پرستی ايرانيان دارد.
با همه قدمت و جايگاهی که ايزدبانو آناهيتا در افكار ايرانيان داشته نامي برده نشده اما پرداختهايی برای آب، رود و كوه مقدس وجود دارد كه شايد با اين ايزد بانو بيارتباط نباشد.
اثر مُهری روی يكي از اين گل نوشته ها وجود دارد كه كهنترين اثر مُهر هخامنشي در جهان محسوب ميشود. اين اثر مُهر متعلق به سال 500 پيش از ميلاد يا سال بيست و دوم داريوش است و خود مُهر متعلق به كورش اول، پدربزرگ كورش بزرگ، يعني مربوط به سده هفتم پيش از ميلاد است.
اين مهر نقش سواری است نيزه به دست و پيادهای كه نيزهای از کنار بدنش رد شده و كمان شكستهای در دست دارد. كورش اول در اين مهر خود را چنين معرفي ميكند: «كورش، پسر چيش پش، پادشاه شهر انشان». يعني در زمان داريوش هنوز از مهرهای خيلي قديمی، مربوط به پادشاه چند نسل قبل استفاده میشده است.
كاربرد مهرها همانند امروز برای رسميت بخشيدن به "گواه نوشته ها" اسناد بوده است.
در ميان اين گل نوشته ها يك نمونه قلم نگارش خط ميخي نيز دیده می شود. اين قلم به تازگی از حفاریهای «تل بندو» در فارس پيدا شده و ظاهرا براي نوشتن خط پروتو ايلامي (= ايلامي متقدم) بوده است نه خط ميخي فارسي باستان.
با همه قدمت و جايگاهی که ايزدبانو آناهيتا در افكار ايرانيان داشته نامي برده نشده اما پرداختهايی برای آب، رود و كوه مقدس وجود دارد كه شايد با اين ايزد بانو بيارتباط نباشد.
اثر مُهری روی يكي از اين گل نوشته ها وجود دارد كه كهنترين اثر مُهر هخامنشي در جهان محسوب ميشود. اين اثر مُهر متعلق به سال 500 پيش از ميلاد يا سال بيست و دوم داريوش است و خود مُهر متعلق به كورش اول، پدربزرگ كورش بزرگ، يعني مربوط به سده هفتم پيش از ميلاد است.
اين مهر نقش سواری است نيزه به دست و پيادهای كه نيزهای از کنار بدنش رد شده و كمان شكستهای در دست دارد. كورش اول در اين مهر خود را چنين معرفي ميكند: «كورش، پسر چيش پش، پادشاه شهر انشان». يعني در زمان داريوش هنوز از مهرهای خيلي قديمی، مربوط به پادشاه چند نسل قبل استفاده میشده است.
كاربرد مهرها همانند امروز برای رسميت بخشيدن به "گواه نوشته ها" اسناد بوده است.
در ميان اين گل نوشته ها يك نمونه قلم نگارش خط ميخي نيز دیده می شود. اين قلم به تازگی از حفاریهای «تل بندو» در فارس پيدا شده و ظاهرا براي نوشتن خط پروتو ايلامي (= ايلامي متقدم) بوده است نه خط ميخي فارسي باستان.
اما به هر حال، بهترين نمونه هاي است كه از يك قلم نوشتاری قديمي در دست است .
گل نوشته ها نشان می دهند که گروههايی دستمزد می گرفته اند که شامل:
گل نوشته ها نشان می دهند که گروههايی دستمزد می گرفته اند که شامل:
مواجب مادران، مواجب سفر، مواجب حيوانات، مواجب كارگران و متنهاي محاسبات است.
مادراني كه ظاهرا كارمند دولت بودند و در شهرهای فارس، يعنی پارس قديم، كار میكردند از طرف دولت حق فرزند يا مواجب ويژهای دريافت ميكردند. بررسي حقوق و دستمزدها نشان میدهد كه در بعضي موارد، حتي با شغل برابر، زنان سه برابر مردان حقوق ميگرفتند. مواجب سفر بخشي به مسافراني كه از شهرهاي مختلفي چون قندهار، هند، سارد، مصر، شوش، كرمان و... آمده بودند، داده ميشد و بخشي به پيكهای پيشتاز تعلق ميگرفت. اين نشان می دهدکه قديميترين پرداخت سيستم پست جهان در اين سنگ نوشته يا گل نوشته ها نگاشته شده است. پيكهای پيشتاز كه در ايلامي «پيَّردَزيش» خوانده شدهاند، پيامها را به سرعت در طول جادههای امپراتوری حمل ميكردند و اين قديميترين و سريعترين سيستم پستي جهان بوده كه داريوش آن را بنيان نهاده بود.
برخي لوحها جنبه برچسب كالا داشته كه با خود كالا فرستاده ميشده است. بعضي از متنها هم به متنهای محاسبات معروف اند.
مادراني كه ظاهرا كارمند دولت بودند و در شهرهای فارس، يعنی پارس قديم، كار میكردند از طرف دولت حق فرزند يا مواجب ويژهای دريافت ميكردند. بررسي حقوق و دستمزدها نشان میدهد كه در بعضي موارد، حتي با شغل برابر، زنان سه برابر مردان حقوق ميگرفتند. مواجب سفر بخشي به مسافراني كه از شهرهاي مختلفي چون قندهار، هند، سارد، مصر، شوش، كرمان و... آمده بودند، داده ميشد و بخشي به پيكهای پيشتاز تعلق ميگرفت. اين نشان می دهدکه قديميترين پرداخت سيستم پست جهان در اين سنگ نوشته يا گل نوشته ها نگاشته شده است. پيكهای پيشتاز كه در ايلامي «پيَّردَزيش» خوانده شدهاند، پيامها را به سرعت در طول جادههای امپراتوری حمل ميكردند و اين قديميترين و سريعترين سيستم پستي جهان بوده كه داريوش آن را بنيان نهاده بود.
برخي لوحها جنبه برچسب كالا داشته كه با خود كالا فرستاده ميشده است. بعضي از متنها هم به متنهای محاسبات معروف اند.
اين متنها سالانه اند و گزارش پرداختها، برداشتها و ذخيره سال آينده را در بردارند. اين متنها درست مانند متنهاي حسابرسي امروزي جدولبندي شدهاند و خطوط جدولها روي الواح نمايان است.
متنهاي محاسباتي از رياضيات بسيار پيشرفتهای برخوردارند و برای مطالعه آنها بايد علاوه بر ايلامی، بر رياضی نيز مسلط بود.
روي بيشتر گل نوشته ها به ويژه نگاره های محاسباتي، نوشته ها يا علايمی به چشم ميخورد به خط آرامي كه با مركب نوشته شده و نشان ميدهد از روی اين متنها، آرشيو ديگری تهيه میشد كه روی پوست يا چرم به زبان و خط آرامي نوشته ميشد و جاي ديگري نگهداري ميشد. روی بعضی گل نوشته ها فقط علامتی مبنی بر نسخه برداری به چشم ميخورد و روي برخي ديگر، كاملا به آرامي نوشته شده «نسخ»، يعني «نسخه برداري شد.
آرشيوها به اين دليل بوده كه اگر مدارك اصلی از بين رفت، نسخهای از آن موجود باشد. تعدادی از منابع اصلی اين كار نيز شامل پژوهشهايي كه دانشگاه شيكاگو روي اين الواح انجام داده، به خصوص كتابهايي كه در مورد نقش مهرها تهيه كرده، به نمايش درآمده است.
مركز مطالعات هخامنشي موزه ملي ايران جدولي از همه هجاهايی كه در كتيبه های باروی دوره هخامنشي به كار رفته تهيه كرده است. اما به درستي نميتوان تعداد هجاهای خط ايلامی را مشخص كرد. چون ممكن است برای يك شكل چند صورت مختلف وجود داشته باشد. همچنين در دوره های متفاوت ايلامی، شكل هجاها فرق ميكند.
گل نوشته های خرد شده ای هم درميان اين يافته ها هست که تعدادشان هم بيشتر شده و به 35 هزار میرسد.
متنهاي محاسباتي از رياضيات بسيار پيشرفتهای برخوردارند و برای مطالعه آنها بايد علاوه بر ايلامی، بر رياضی نيز مسلط بود.
روي بيشتر گل نوشته ها به ويژه نگاره های محاسباتي، نوشته ها يا علايمی به چشم ميخورد به خط آرامي كه با مركب نوشته شده و نشان ميدهد از روی اين متنها، آرشيو ديگری تهيه میشد كه روی پوست يا چرم به زبان و خط آرامي نوشته ميشد و جاي ديگري نگهداري ميشد. روی بعضی گل نوشته ها فقط علامتی مبنی بر نسخه برداری به چشم ميخورد و روي برخي ديگر، كاملا به آرامي نوشته شده «نسخ»، يعني «نسخه برداري شد.
آرشيوها به اين دليل بوده كه اگر مدارك اصلی از بين رفت، نسخهای از آن موجود باشد. تعدادی از منابع اصلی اين كار نيز شامل پژوهشهايي كه دانشگاه شيكاگو روي اين الواح انجام داده، به خصوص كتابهايي كه در مورد نقش مهرها تهيه كرده، به نمايش درآمده است.
مركز مطالعات هخامنشي موزه ملي ايران جدولي از همه هجاهايی كه در كتيبه های باروی دوره هخامنشي به كار رفته تهيه كرده است. اما به درستي نميتوان تعداد هجاهای خط ايلامی را مشخص كرد. چون ممكن است برای يك شكل چند صورت مختلف وجود داشته باشد. همچنين در دوره های متفاوت ايلامی، شكل هجاها فرق ميكند.
گل نوشته های خرد شده ای هم درميان اين يافته ها هست که تعدادشان هم بيشتر شده و به 35 هزار میرسد.
اين قطعات غالبا ناخوانا هستند و مثل پازل بزرگي ميمانند كه برای مطالعه بايد قطعات مربوطه را پيدا كرد و به هم چسباند.
همچنين قطعاتي سفالي در اين مجموعه پيدا شده است كه نشان ميدهد اين گل نوشته ها و برگ ها در كوزههای سفالي نگهداري ميشده اند.
در اين نمايشگاه، ريسمانهای سوخته، يك نمونه گره و يك تارموی انسان هم به چشم ميخورد كه از داخل کوزه ها و گل نوشته ها به دست آمده اند. ريسمانها و گره به دليل آتش سوزی تخت جمشيد به دست اسكندر سوخته اند و تارموي به دست آمده به رنگ سفيد است.
به اين ترتيب، ميتوانستند نگارها را در جايی برای آرشيو آويزان كنند. معمولا سمت چپ نگاره ها سطح صافي بوده كه جاي انگشت شست دست چپ است. چون به هنگام نگارش برگ را معمولا در دست چپ نگه ميداشتند و از چپ به راست هم مينوشتند.
همچنين قطعاتي سفالي در اين مجموعه پيدا شده است كه نشان ميدهد اين گل نوشته ها و برگ ها در كوزههای سفالي نگهداري ميشده اند.
در اين نمايشگاه، ريسمانهای سوخته، يك نمونه گره و يك تارموی انسان هم به چشم ميخورد كه از داخل کوزه ها و گل نوشته ها به دست آمده اند. ريسمانها و گره به دليل آتش سوزی تخت جمشيد به دست اسكندر سوخته اند و تارموي به دست آمده به رنگ سفيد است.
به اين ترتيب، ميتوانستند نگارها را در جايی برای آرشيو آويزان كنند. معمولا سمت چپ نگاره ها سطح صافي بوده كه جاي انگشت شست دست چپ است. چون به هنگام نگارش برگ را معمولا در دست چپ نگه ميداشتند و از چپ به راست هم مينوشتند.
در همين قسمت، نگاره مُهر ميشده و در واقع رسميت پيدا ميكرده است.
تمامی اين نگاره ها مشابه فاكتورهای امروزی است. واحدهاي وزنd آن دوره كه براd پرداخت كالاها به كار رفته، از اين الواح شناخته ميشود که «بر» واحد وزنی جامدات و «مَّريش» واحد وزنی مايعات است.
در بعضي متنها، اسم منشي يا دبيري كه متن را نوشته، پايين متن اضافه شده است. ظاهرا آنها كه اسم دارند، شخص معروفي بودند كه جايگاه خاص اداری داشتند و وقتی نام خود را پايين متن ميگذاشتند، ميخواستند همه بدانند او چه كسي است. اما آن سازمان عريض و طويل اداری و اقتصادي چگونه اداره ميشد.
دراين کشور پهناور سازمان پرداختهای مواد غذايی به عنوان پول برای مصارف مختلف، زير نظر شخصی اداره ميشد به نام «پَرنَكَه» كه عموی داريوش بود. او معاونهايی داشت و اين معاونها خود زيردستانی داشتند كه مقدار مواجب مناطق مختلف را تعيين ميكردند. مناطق مختلف مسئولان متفاوتی داشتند. افرادی هم بودند كه كالاها را حمل ميكردند و به مناطق تحويل ميدادند و كساني هم بودند كه كالاها را تحويل ميگرفتند. تمام اينها عضو يك سازمان بسيار منظم و دقيق و برنامهريزی شده پرداختهای حقوقی به آدمهای مختلف بودند.
در سنگ نگاره ها و خشت نگاره ها، از آدمها به عنوان آدمهای آزاد اسم برده شده كه كار میكنند و حقوق ميگيرند
تمامی اين نگاره ها مشابه فاكتورهای امروزی است. واحدهاي وزنd آن دوره كه براd پرداخت كالاها به كار رفته، از اين الواح شناخته ميشود که «بر» واحد وزنی جامدات و «مَّريش» واحد وزنی مايعات است.
در بعضي متنها، اسم منشي يا دبيري كه متن را نوشته، پايين متن اضافه شده است. ظاهرا آنها كه اسم دارند، شخص معروفي بودند كه جايگاه خاص اداری داشتند و وقتی نام خود را پايين متن ميگذاشتند، ميخواستند همه بدانند او چه كسي است. اما آن سازمان عريض و طويل اداری و اقتصادي چگونه اداره ميشد.
دراين کشور پهناور سازمان پرداختهای مواد غذايی به عنوان پول برای مصارف مختلف، زير نظر شخصی اداره ميشد به نام «پَرنَكَه» كه عموی داريوش بود. او معاونهايی داشت و اين معاونها خود زيردستانی داشتند كه مقدار مواجب مناطق مختلف را تعيين ميكردند. مناطق مختلف مسئولان متفاوتی داشتند. افرادی هم بودند كه كالاها را حمل ميكردند و به مناطق تحويل ميدادند و كساني هم بودند كه كالاها را تحويل ميگرفتند. تمام اينها عضو يك سازمان بسيار منظم و دقيق و برنامهريزی شده پرداختهای حقوقی به آدمهای مختلف بودند.
در سنگ نگاره ها و خشت نگاره ها، از آدمها به عنوان آدمهای آزاد اسم برده شده كه كار میكنند و حقوق ميگيرند
كاملا هم زير نظر هستند، نه از نظر امنيتي و حفاظتي، از اين نظر كه بدانند هر كس چقدر كار كرده و چقدر بايد حقوق بگيرد تا مبادا حقوقش كم شود يا به تعويق بيفتد. وضعيت حقوقها هم نشان ميدهد دستمزد در بعضي موارد خيلي بالا بوده است. اما از اسير يا برده يا زنداني براي كارها استفاده نميكردند.
ممكن است زندانيانی داشته اند اما از آنها برای كارهاي ساختماني بهره كشي نميكردند. هنرمندان را به اين منظور دعوت میكردند و هنرمندان طبق قراردادهايی كار ميكردند. مدارك مختلفی هم در اين مورد وجود دارد.
مانند دعوتنامه های كه ساتراپ مصر برای هنرمندان مصری نوشته بود.
در متنهاي خزانه هم نام هنرمندان، مليت آنان، كار و ميزان دستمزدشان ثبت است.
با سپاس از مجله هنر
برگرفته از سایت ( فیلتر شده ) زیر:
http://iranazade.blogfa.com/
این مطلب به تاریخ آدینه ناهید شید 9 بهمن ماه شاهنشاهی برابر یا
9بهمن ماه 1388شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.
ممكن است زندانيانی داشته اند اما از آنها برای كارهاي ساختماني بهره كشي نميكردند. هنرمندان را به اين منظور دعوت میكردند و هنرمندان طبق قراردادهايی كار ميكردند. مدارك مختلفی هم در اين مورد وجود دارد.
مانند دعوتنامه های كه ساتراپ مصر برای هنرمندان مصری نوشته بود.
در متنهاي خزانه هم نام هنرمندان، مليت آنان، كار و ميزان دستمزدشان ثبت است.
با سپاس از مجله هنر
برگرفته از سایت ( فیلتر شده ) زیر:
http://iranazade.blogfa.com/
این مطلب به تاریخ آدینه ناهید شید 9 بهمن ماه شاهنشاهی برابر یا
9بهمن ماه 1388شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.
۶۱ نظر:
نوشین جان دستت درد نکنه
کلی استفاده کردم
به خصوص اون قسمتش که گفته بود زنها 3 برابر مردهای هم رتبه حقوق می گرفتن!!
فکر کن!
البته کسی الان انتظار حقوق 3 برابر رو نداره، ولی دیگه یک چهارم و نصف هم خیلی بی انصافیه!
دوست گرامی روشنگری درباره ی ایران باستان ، نهفته های فرهنگی این سرزمین اهورایی را می نمایاند و بیش از پیش تازش ِ بدریخت و بی مایه ی فسوس خیز تازیان را رخ نما می کند. سپاس از شما
واژه هایی چونان بانک ، چک و کش (صندوق) ریشه ای ایرانی دارند و پارسی دارند.
روفسور گریشمن ، باستان شناس فرانسوی در بخشی از کتاب "ایران از آغاز تا اسلام" پیرامون "چک" چنین می آورد :
در دورهي ساسانيان، بانكهاي شاهنشاهي كه زير نظر ايرانيان يا يهوديان اداره ميشدند، مبادلهي پول را با سندهاي نوشتاري به فراواني انجام ميدادند. گروه اندكي از متخصصان مالي ميدانند كه چك(Cheque) يا اططلاح تضمين سند(Avaliser) از زبان پهلوي به زبانهاي اروپايي راه يافته است و آنها از نوآوريهاي سازمانهاي بانكي ايران در آغاز قرون وسطي است
گرامی این نیز گفتنی است که سنگ نبشته ای در بابل به دست آمده است که در ماه سپتامبر 537 پيش از ميلاد شخصي به نام تادانو مقداري نقره به ايتي مردوک بلاتو، رئيس بانک اگيبي (که کهن ترین بانک شناخته شده ی تاریخ است و ایرانی است) سپرده است، تا در ماه نوامبر بهره آن را دريافت کند. اين دستار (سند) در اکباتان (همدان) برساخته گردیده است. در اين سند پیمان بسته شده است که وام پرداختي در بابل، به صورت خرما، به نرخ روز بازپرداخت شود. همچنين ديده مي شود که چهار سال پس از آن، همين شخص در شهري ايراني، به اين دادوستد پرداخته است، اما اين بار قرار شده است که وام در (شعبه) اکباتان بازپرداخت شود. از سنگ نبشته هاي گوناگون ديگري از دوره کمبوجيه و يک سنگ نبشته از دوره برديا برمي آيد که شعبه بانک اگيبي در پارس در جايي به نام خومَدِشو يا مَتِزيش در نزديکي تخت جمشيد کارا (فعال) بوده است.
در ادامه برایتان نوشتارهای دیگری را هم می آورم ، اگر حوصله ی خواندنشان را داشته باشید!
حسابداری و حسابرسی در ایران باستان از کریم حسین آبادی ، چاپ شده در روزنامه ی دنیای اقتصاد :
تاریخ حسابداری از جمله موضوعاتی است که جایگاه آن در ادبیات این علم بسیار محدود بوده و نسبت به آن کمتوجهی و یا بیتوجهی شده است. این موضوع حتی در عصر حاضر و بهخصوص در دهههای اخیر که پیشرفتهای شگرفی در کلیه ابعاد علم حسابداری به وقوع پیوسته نیز به وضوح قابل مشاهده است. به طوری که تاکنون نوشتهای جامع در خصوص جزئیات زمینههای پیدایش افکار متنوع و تشریح ابعاد
فنی این دیدگاهها در دسترس نیست.
در این مقاله بخشی از تاریخ این علم که با تاریخ تمدن بشری گره خورده، درقلمرو ایران باستان بهویژه در عصر هخامنشیان که به دلیل وسعت جغرافیایی واستفاده از دهها هزار نفر نیروی انسانی جهت اجرای طرحهای اقتصادی ازسیستمهای اطلاعاتی مالی مانند انبارداری، حقوق و دستمزد، پولی، اوزان،بودجهریزی و حسابرسی استفاده میشد، با نگاهی فنی مورد بررسی قرار گرفته میشود.
● بایگانی اسناد مالی
لوحههای قلعه (استحکامات) و لوحههای خزانه در سالهای ۱۹۳۳-۱۹۳۴ و ۱۹۳۶-۱۹۳۸ به وسیله کاوشگران آمریکایی در پرسپولیس کشف شد. یک مجموعه در زاویه شمال � شرق صفه و مجموعه دوم در بخش جنوب � شرق. بهدلیل محل کشف الواح به آنها اسم سنتی لوحههای قلعه و لوحههای خزانه داده شد. اینالواح در سال ۱۹۴۸ به وسیله ژ.ژ. کامرون انتشار یافتند و انتشار آن درسالهای بعد نیز ادامه یافت.
الواح مزبور به تعداد ۱۲۹ مجموعهاند و سالهای سیامین سال پادشاهی داریوش (۴۹۲) تا هفتمین سال سلطنت اردشیر اول (۴۵۸) را در بر میگیرند. به استثنای یک لوح اکدی که در زمستان (۵۰۲) نوشته شده است.
لوحههای قلعه � تاریخگذاری شده از سیزدهمین تا هجدهمین سال داریوش (۵۰۹-۴۹۴) بسیار چشمگیرترند. در سال ۱۹۶۸، ر.ت هالوک ۲۰۸۷ لوحه آن را انتشار داد و ده سال بعد به انتشار ۳۳لوحه دیگر همت گماشت. بعضیها هم پساز آن به طور مجزا و جداگانه منتشر شدهاند.
اما در مورد ۵۸۰ مهر (از جمله ۸۶ مهر توام با نوشته) که در لوحههامنقوشاند، بخشی از آنها منتشر شدهاند که حاوی ۱۶۳ نوشته آرامیاند و در سال ۱۹۷۰ مضامین آنها بهوسیله ر.ا.بوومن انتشار یافته است. این اشیا (به صورت فرضی) تاریخ دوران سلطنتی خشایارشاه و اردشیر (فاصله سالهای ۴۷۹-۴۷۸و ۴۳۶-۴۳۵) را دارند.
صدها متن و سرلوحه آرامی هنوز منتشر نشده باقی ماندهاند. علاوه بر آن چند متن نادر که به یک متن کوتاه به زبان یونانی و یک متن دیگر به زبانفریگیهای. بنابراین اکنون چندین هزار لوحه و کتیبه در اختیار مورخان امپراتوری هخامنشی است.
در واقع الواح پرسپولیس جنبه داستانی و روایتگونه ندارد و در هیچ یک از آنها نه به شرح لشکرکشیها پرداخته شده و نه اشارهای حتی به صورت غیرمستقیم به تاریخ سلسلهای شده است. عمده مطالب در الواح استحکامات مربوطبه عملیات گردآوری، انبارداری و توزیع مواد غذایی و آذوقه است و استفادهکنندگان از این مواد عبارتند از شاه و خانواده او، صاحبمنصبانهرتبه دیوانی (سازمان اداری)، کهنه (یا خدمتگذاران دینی)، چارپایان و بهخصوص کارگران که در دبیرخانهها، تاسیسات کشاورزی دهات، کارگاههایتبدیل مواد و کارگاههای پرسپولیس کار میکنند.
در یک زنجیره دراز از این الواح (که به عنوان سری q مشخص شده است)، تحویل جیرههای غذایی به افراد و گروههایی که از نقطهای به نقطه دیگر امپراتوریسفر میکنند، ثبت شده است. در سه سری دیگر از الواح، نامهها، یادداشتهای روزانه و صورتحساب انبارها نوشته شده است. اما در الواح خزانه بهخصوصواریز جیره به صنعتکارانی که در کارگاههای پرسپولیس در دوران داریوش، خشایارشاه و اردشیر اول کار میکردهاند، ثبت شده است و مشخص میکند که ازسالهای ۴۹۳-۴۹۴ بخشی از جیره به صورت پول پرداخت (یا ارزیابی) شده است و نه به شکل محصولات غذایی.
به استثنای جیرههای سفر (در سری q مشخص شدهاند) مابقی اسناد به یک حوزه جغرافیایی، از فارس مرکزی تا سوشیان و از شوش در شمال غربی تا نیریز در جنوب شرقی محدود میشوند. الواح خزانه تنها مربوط به فعل و انفعالاتیاندکه در پرسپولیس روی دادهاند. از طرفی، تقسیمبندی زمانی نیز بسیار نامساوی است زیرا به عنوان مثال ۵/۴۶درصد الواح قلعه مربوط به سالهای ۲۲ و ۲۳ سلطنت داریوش (۵۰۰-۴۹۹) هستند و این نسبت برای الواح سری q (جیره سفرها) به ۷۲درصد میرسد. از الواح خزانه بیش از ۶۰درصد مربوط به دوران سلطنتخشایارشاه هستند و در این زمان (۴۸۶-۴۶۶) بیش از ۶۰درصد آن به سال ۴۶۶ تعلق دارند و طبیعی است که نتیجهگیری تاریخی از این درصد دشوار است.به نظرمیرسد کاشفان تنها بخشی ناچیز از بایگانیهای مرکزی پرسپولیس را از زیرخاک بیرون کشیدهاند. بخشی مهم از امور اداری بدون شک ابزار و لوازم
فاسدشدنی را ثبت کردهاند. الواح قلعه بیشتر از منشیان و کاتبان بابلی نام میبرند که بر پارشمن (پوستهای حیوانات) مینوشتهاند و روش تحریر آنان نه تنها به وسیله مولفان کلاسیک مانند هرودت تصریح شده است، بلکه از طریق کشف بخشی از مکاتبات که روی پوست نوشته شده نیز مسجل شده است. حتی در این خصوص اشارهای واضح در پرسپولیس وجود دارد که عبارت است از نامه شاهزاده خانم �ایردبم� که بر لوحهای از خاک رس نوشته شده و در آن اشاره
به سندی شده است که روی پارشمن نوشته شده است.
بخشهایی از نوشته های هرودت صراحت دارند بر این که علاوه بر این وسایل، استفاده از لوحههای چوبی موماندود نیز که در بابل در دوران بابلی (و قبلاز آن به وسیله اقوام هیتیت و آسوریها) رایج بوده همچنان ادامه داشته است.
باید قبول کنیم که در این شرایط به بایگانیهای بیش از چند دبیرخانه دسترسیپیدا نشده است و بایگانی دفاتر دیوانهای دیگر � که با توجه به اسناد حاصله از سایر قلمروهای پادشاهی و شرق میانهای قدیم � مامور حفظ و نگهداری واداره امور داراییهایی از قبیل اشیای قیمتی، سلاحها یا البسه بودهاند، در اختیار نیست.
از طرفی این همان واقعیت مهمی است که روایات قدیمی به سبک و روش خود منتهیبه وضوح و روشنی تمام آن را نقل کردهاند که همان غارت و تاراج پرسپولیس به وسیله مقدونیان است (به عنوان مثال کنت � کورث در کتاب پنجم خود در فصلششم، صفحات ۳ تا ۵ از غارت پارچهها، مبل و اثاث، البسه شاهی، ظروف و گلدانها و غیره) نام میبرد.
سیستم انبارداری
اکنون به کمک لوحهای دیوانی مشخص شده است که تخت جمشید مرکز سازمان اداری پارس بوده و سررشته تمام امور در تخت جمشید به هم پیوسته است.
به عنوان یک کارمند در سفر، همیشه گذرنامهای ممهور به همراه داشت. در این گذرنامه آمده بود که دارنده گذرنامه از سوی چه کسی ماموریت دارد، چه
مسیری را طی میکند و چه میزان آرد، نوشیدنی و همچنین گوشت برای مصرف شخصی خود و در صورت لزوم برای همراهان و همکاران زیردست باید دریافت کند و این هزینهها بر روی گل ثبت میشد.
نویسنده کلوچههایی از گل برمیداشت و آن را به شکل لوح در میآورد. در اغلب موارد اثر این دستهای بر گل فشرده شده دیده میشود.
در برخی از این لوحها، رد انگشتان گل کار نیز برجای مانده است.یک روی لوح با دست شکل گرفته، بر میزی کوبیده میشد تا سطح آن هموار شود.
سرانجام کارمند مسوول روی سمت چپ همین سطح مهر خود را میفشرد. تهیه لوح به عهده شاگردی بود تا دست نویسنده به گل آلوده نشود.
چند لوح استفاده نشده که از ساختمانی، درست رو به عمارت خزانه تخت جمشید به دست آمده، این مطلب را تایید میکند.
به کمک قلم مخصوص، نشان میخی را بر لوح نرم میفشردند، کالای تحویل شده را به دقت ثبت میکردند، کارمند مسوول با مهر خود نوشته را تایید میکرد و
دریافت کننده نیز نقش مهر خود را یا در قسمت پایین لوح و یا بر پشت لوح ثبت میکرد.
بنابراین هر عضو دربار هخامنشی که به نحوی با سازمان اداری سر و کار داشت، همیشه مهر خود را همراه داشت.از همین رو برخی از کارمندان، مهر خود به گردن
میآویختند.
مجسمه کوچکی از عاج که سر آن از میان رفته، به خوبی نمایانگر این موضوع است. علاوه بر این لوح، دو لوح دیگر نیز مهر زده میشد، زیرا از هر سند دو
رونوشت نیز تهیه میشد.یک نسخه برای بایگانی محلی، نسخهای برای بایگانی مرکز بخش و سومی به طور مستقیم به تخت جمشید فرستاده میشد.
به همین دلیل از هر لوح، نمونهای نیز در بایگانی تخت جمشید موجود است. از طرفی نگهداری این لوحها چندان آسان نبود. گمان میرود که این لوحها را براساس مکان و سال طبقهبندی کرده، در سبد میریختند و سپس سبدها را در قفسه قرار میدادند.
برای جلوگیری از آشفتگی، هر سبد برچسبی خاص داشت. تعدادی از این برچسبها هم یافت شده است.بنابراین روی هر برچسب نام کالا، محل صدور سند، نام مامور مسوول و سال تحویل قید میشد.
نوشین جان بسیار عالی بود ...
ممنون که خبرم کردی
سبزباشی
سیستم حقوق و دستمزد
لوحهای به دست آمده در تخت جمشید، از نظام دستمزدها در زمان دایوش اطلاعات جالبی به دست میدهد.
طبقهبندی دستمزدها بسیار غنی و از جهاتی چنان �مدرن� است که گاه پیشرفتهتر از امروز به نظر میآید.کارمندان دیوانی دو رده بسیار متفاوت
دارند: اربابان و آزادان و خدمتکاران و پادوها.
مزد کارگران به طور عمده به صورت جنسی پرداخت میشد و پایه اصلی محاسبه آن جو و حداقل مزد یک مرد ۳ �بن� جو در ماه بود. یک �بن� ده �دقه� و هر �دقه� نود و هفت صدم لیتر بود. بنابراین یک �دقه� نزدیک به یک لیتر میشد که به زحمت از آن نیم کیلو نان میپختند. مزد کارگر خدمتکار و آزاد برابر بود.
اگر گاهی در سندی مزد آزادان کمتر است (به عنوان مثال دو �بن� در ماه) کمی حقوق به خاطر پایین بودن سن است.
پایینترین سطح حقوق یعنی ۳۰لیتر جو در ماه، به خدمتکاران و پادوها تعلق میگیرد که با دستمزد �کارگران خارجی� همسطح است که از لیکیه، تراکیه و یا
از بلخ میآمدند. از این کارگران بیشتر برای برداشت محصول استفاده میشد که متناسب با فصل و نوع محصول، از منطقهای به منطقه دیگر فرستاده میشدند.
بابلیها را �نگهبان جو� مینامیدند که مسوول نگهداری بذر، بذرافشانی و برداشت بودند. تراکیهایها را به دامپروری و سوریها را به حفاظت از چوبهای سدر میگماردند. حقوق مهترها، کارگران خزانه، نخریسها، چوب کارها، نجارها، ظریفکارها، زرگرها، روغنسازان و پسربچههای پارسی که از نبشتهها، رونبشته تهیه میکردند، پایینترین سطح حقوق بود.
همه کارگران که حداقل جیره را میگرفتند، به عناوین و مناسبتهای گوناگون �اضافه درآمد� داشتند. به طور منظم، هر دو ماه یکبار �پاداش� داده میشد
که اغلب یک لیتر جو و نیملیتر نوشیدنی بود.
میزان دریافتی گروهی از حقوقبگیران ردههای بالا چشمگیر است و از همه بالاتر، دریافتی رییس تشریفات است که همه تشکیلات دیوانی پارس، یعنی هسته
مرکزی حکومت ایران را زیر نظر داشت. حقوق ماهانه او عبارت از ۵۴۰۰لیتر جو، ۲۷۰۰لیتر نوشیدنی و ۶۰راس بز یا گوسفند بود. لااقل میدانیم که �فرنکه� که
سالها رییس تشریفات داریوش بود، این مقدار دریافتی داشت. تنها �گئوبروه�، پدرزن داریوش که در براندازی �گئوماته� و انتقال حکومت به داریوش سهمی داشت
و �نیزهدار� او بود، نوشیدنی بیشتری دریافت میکرد. در سنگ نگاره بیستون نیز نفر دوم پس از داریوش �گئوبروه� است. او برای هر ماه ۳۰۰۰لیتر نوشیدنی
دریافت میکرد. از دیگر سهمیههای او چیزی در دست نیست. قائممقام رییس تشریفات در زمان زمامداری داریوش برای سالهای طولانی �چیسه و هوش� بود که فقط یک سوم �فرنکه� جو و نوشیدنی دریافت میکرد. یعنی ۱۸۰۰لیتر غله و ۹۰۰لیتر نوشیدنی و در عوض گوشت بیشتر، یعنی ۴۵راس بز یا گوسفند.
از آنجا که پرداخت حقوق به شکل جنسی دشوار بود، اندکاندک پرداخت نقره در مقابل یک سوم تا نیمی از حقوق بهخصوص به جای نوشیدنی و گوشت متداول شد.
لوحهای تختجمشید مربوط به زمان حکومت �خشیارشا� (۴۸۶-۴۶۵پ.م) و ابتدای حکومت اردشیر اول (۴۶۵-۴۲۴پ.م.) اغلب از پرداخت نقره به کارگران گواهی
میدهد. پرداخت نقدی بهطور قطع مورد استقبال کارگران قرار میگرفت، زیرا به هنگام تقسیم گوشت بز یا گوسفند، ناگزیر به یکی گوشت خوب و به دیگری گوشت
نامرغوب میرسید و نارضایتی به وجود میآمد.
کارگران ساده با اندک جیره دریافتی به زحمت گذران میکردند و پرداخت حقوق به صورت جیره سبب یکنواخت شدن تغذیه آنان میشد. با اسنادی که امروز در دست
است، پی بردن به میزان واقعی درآمد در زمان هخامنشیان کار بسیار دشواری است، با این همه مسلم است که حقوق و جیره طبقهبندی شده بود و هر کس به
نسبت مهارت و میزان کار حقوق دریافت میکرد. کوشش میشد تا به عناوین مختلف، دریافتکنندگان حداقل دستمزد، ناگزیر از انجام کارهای سخت نیز بودند، با اضافه پرداختهایی تامین شوند. به همین دلیل حداقل حقوق از حقوق معمولی در بینالنهرین پیش از هخامنشیان که جیره یک منشی، باغبان، خیاط، کشاورز، کوزهگر، نجار و چوببر، سراج و آهنگر ماهانه فقط ۲۰لیتر جو بود، بالاتر است. در زمان داریوش کمکهای پراکنده دولتی را نیز باید بر حقوق کارگران و کارکنان دولت افزود. این کمک، هم شامل کارگرانی میشد که شرایط کاری فوقالعاده سختی داشتند یا به دلیلی دیگر مستحق دریافت پاداش بودند و هم شامل حال زنانی که وضع حمل کرده بودند. حقوق زن و مرد برای کار یکسان، برابر بود. زنان میتوانستند ساعات کار کمتر و یا به عبارت دیگر کار �نیمهوقت� بردارند. محیط کاری زن و مرد یکی بود و امکانات کارآموزی و ارتقای شغلی برای هر دو یکسان فراهم میشد. در میان اسناد موجود تعداد مدیران و سرپرستان زن کم نیست.
سیستم پولی
به موازات ایجاد و توسعه عوامل اقتصادی و بسط تجارت که موجب رفاه عمومی افراد امپراتوری میشد، حکومت هخامنشی توجه خود را به تاسیس یک ضرابخانه و
امور دیگری به منظور توسعه تجارت و داد و ستد معطوف کرد. اولین نقاطی که به منظور ضرب سکه تعیین شد، کشور �لودیا� و جزیره �آیگیتا� از جزایر یونان بوده است.
اگرچه قبل از حکومت هخامنشیان و ایجاد امپراتوری ایران، سکه وجود داشته، اما پادشاهان هخامنشی در بدو تاسیس امپراتوری، سیستم پولی ایران را با وضع
جدید انطباق دادند، تناسبی بین ارزش طلا و نقره قائل شدند و آن را با زندگی تجاری رعایای جدید خود انطباق دادند و سعی کردند اشکالاتی را که بر اثر وجود ارزشهای پولی مختلف در هر قسمت امپراتوری پدید آمده بود، رفع کنند و سیستم پولی را تحت قاعده واحدی درآورند. یکی از خصوصیات ضرابی هخامنشی ضرب
سکه طلای خالص است. �دریک� به این علت اعتبار فوقالعاده بهدست آورد.
● اوزان و مقیاسها
همانطور که سکه و ضرب پول قبل از تاسیس شاهنشاهی در کشورهایی مانند �لودیا� و بعضی جزایر یونانی در دریای اژه، مانند �ائوبویا� معمول بوده و
مقداری از آن سکهها در تختجمشید پیدا شده، اوزان و مقیاسها نیز وجود داشته است.لوحههایی که در دو ضلع جنوبی ساختمان تخت جمشید به دست آمده
است، نشان میدهند که اقتصاد از وضع قدیم، که در آن کار در مقابل جنس انجام میشد، در حال بیرون آمدن است. زیرا کارمزد کارگرانی که از سرزمینهای
مختلف به منظور بنا و ساختمان تختجمشید رهسپار این محل شدهاند، هر چند به جنس پرداخت میشد، در محاسبه معادل پولی آن در نظر گرفته میشده و ثبت در دفاتر میشده است. به عنوان مثال یک گوسفند که به عنوان کارمزد یک ماهه داده میشد، معادل سه �شهکل� (شاقل shakel) و یا یک جام نوشیدنی معادل
�شهکل� (شاقل) بوده است.
در دوران فرمانروایی هخامنشیان دادوستد و سوداگری جهش خارقالعادهای از خود نشان داده و اوزان و مقیاسها که مربوط به دورههای مختلف محلهای متعدد بوده، تحت قاعده درآمده و متحدالشکل شده است.
همچنین چندین نوع واحد پول مربوط به ایران به دست آمده است. عدهای از آنها مربوط به زمان داریوش اول است مانند ۳/۱منه (من، منا) که معادل دو کرشه
بوده است، که با وزن کنونی میتوان آن را معادل ۷۲۴/۱۶۶گرم دانست.
● بودجهریزی
تاریخ نگارانی نظیر �هرودوت� که از عصر هخامنشیان روایت کردند، اشاراتی به سیاستهای اقتصادی دولتها کردهاند، ولی کمتر وارد جزئیات شدهاند. تنها
منبعی که اطلاعات به نسبت جامعی از اوضاع اقتصادی هخامنشیان ارائه کرده، اثری است به نام �اقتصادها� که یکی از نمایندگان مکتب ارسطو آن را تالیف
کرده و به ارسطوی دروغی معروف است، که تنها در این کتاب است که یک تحلیل کلی از نظام اقتصادی هخامنشیان یافت میشود.
در عصر هخامنشیان و به ویژه در دوره داریوش اول نظام اقتصادی به گونهای سامان یافته بود که دولت هرگز با مشکلات مالی برخورد نمیکرد و در عین حال
طبقات مختلف مردم نیز تحت فشار سنگین نبودند.
�پیر بریان�، ایرانشناس فرانسوی در کتاب امپراتوری هخامنشی مینویسد: علت علاقه نویسنده �اقتصادها� به هخامنشیان این است که به یونانیان امکان تعمق در یک نمونه از تشکیلاتی را میدادند که در آن برخلاف دولت شهرهای یونانی، دولت هرگز با مشکلات مالی برخورد نمیکرد.
یکی از نکات جالب توجه در عصر هخامنشی تنوع منابع درآمدی دولت است. در �اقتصادها� به شش منبع اشاره شده که عبارتند از:
۱) خراج،
۲) هدایا،
۳) منافع حاصل از اماکن تجاری،
۴) مالیات بر زمین
۵) عوارض گلهداری
۶) مالیات صنعتگری.
نکته قابل توجه دیگر در تنظیم سیاستهای اقتصادی عصر داریوش، تعیین منبع خراج از سوی حاکم پس از مشورت با حاکمان ایالات است.
داریوش همچنین نخستین کسی است که دفتر دولتی خراجگذاری را منتشر کرد. او فهرست خراج همه ایالات را مشخص و منتشر کرد، تا همه ایالات از میزان خراج
اطلاع داشته باشند.
همچنین �فرانتس آلتهایم� در کتاب �تاریخ اقتصاد دولت ساسانی� مینویسد:
درآمدهای مالیاتی یکی از چند منبعی بوده که بودجه ساسانیان به آن متکی بوده است. در کنار درآمد پولی اقتصاد کالایی نیز نقش اساسی ایفا میکرده است.
عمده درآمد دولت ساسانی از مالیات بود، با این تفاوت که این مالیات پس از �قباد اول� و �انوشیروان� سازمان جدید یافت. میزان مالیات ارضی براساس
برداشت محصول درجهبندی شده بود. �طبری� برای مالیات دوره پیش از اصلاح ارضی انوشیروان مقیاسها و محصول را ذکر میکند و در حقیقت این نسبتها نه
در محدوده تکتک مناطق، بلکه از منطقهای به منطقه دیگر تغییر میکرد.
�طبری� مبنای این درجهبندی را آبگیری و آبادانی هر منطقه ذکر میکند. از این جمله تنها میتوان استنباط کرد که به زمینهای مرغوب میزان مالیات
بیشتر و به زمینهای نامرغوب مالیات کمتری تعلق میگرفت. بدینسان، نحوه مالیاتگیری باید بر مبنای تقسیم عادلانه بار مالیاتی و یک اصل عادلانه پایهگذاری شده باشد.پس از قباد، نحوه اخذ مالیات تغییر کرد. اصلاحات مالی که با مساحی نواحی آباد زراعی در زمان قباد اول آغاز شد و در عهد انوشیروان به انجام رسید، با این نیت بود که مالیاتگیری مستقیم را که تا آن زمان فقط در کورههای وابسته به شهرها ممکن بود، در تمامی نقاط دیگر گسترش دهد. این هدف به مدد یک سلسله از شرایط تاریخی خاص در زمان انوشیروان محقق شد.در دوره انوشیروان علاوه بر مساحی کل کشور، درختان نخل و زیتون نیز شمارش شد.
شیوه مالی خسرو و جانشینانش به ویژه خسروپرویز نیز مورد توجه خاص اعراب بوده است. این تاثیر تا بدان حد بود که کل نظام مالیاتی دوران امویان و اوایل عباسیان به شالودهای که آخرین شاهان ساسانی ریخته بوده، استوار بود.
این نظام جدید مالی، نیرویی به انوشیروان بخشید که تا آن زمان برایش ناشناخته بود و این در سیاست خارجی وی هم تاثیر گذاشت و امپراتوری روم شرقی
با تمام وجود قدرت بازیافته همسایه خود را لمس کرد.علاوه بر اصلاح قانون مالیاتی انوشیروان در ترقی و توسعه کشاورزی و وسایل آبیاری نیز که عامل اساسی برای بالابردن سطح درآمد کشاورز و در نتیجه تامین سهم دولت بود، اقدامات قابلتوجهی انجام داد. او در ساختن سدها و بندها و سایر وسایل آبیاری قدمهای وسیعی برداشت.
شیوههای حسابرسی
اما نظام کنترل هخامنشی تنها در جمعآوری و بایگانی یکایک این سندها خلاصه نمیشد. هر دو ماه یکبار باید گزارشی از عملکرد همه حوزهها تهیه میکردند.
این روند، کار کنترل مرکزی در تختجمشید را آسانتر میکرد. خوشبختانه به تصادف در میان لوحهای به دست آمده، گاهی هم سندهای یک حوزه و هم گزارش
جمعبندی (دو ماه یا سالانه) این سندها موجود است. مثلا از حوزه کردوشوم در منطقه عیلام گزارش عملکرد دو ماه سال ۲۲ (۵۰۹پ.م) را یافتهایم. از اغلب
سندهای منفرد این محل گزارش جمعی نیز در دست است.
برای سندهای متفرق نمونهای نیز از گزارش سالانه در دست است. در این گزارش همه دریافتها و پرداختهای یک سال در یک جا جمعبندی شده است. بالطبع
لوحهای گزارشهای دو ماهه یا سالانه از اندازه بزرگتری برخوردار بوده است. تصدیق درستی این ترازنامهها با سه کارمند بوده که نخست از کسی که مسوول بخش مربوط در آبادی مربوطه بوده است، نام برده میشود. به عنوان مثال وقتی حسابرسی غله انجام میشود، مسوول مربوط رییس کل انبار نامیده میشود.
در اینجا عنوان، هم به عیلامی میآید هم به فارسی باستان، البته فارسی باستان به خط عیلامی. مسوول نوشیدنی عنوانی مانند نوشیدنیدار یا نوشیدنی
بر دارد. این مقام اغلب مسوول میوه نیز بوده است. در این میان عنوان خاصی نیز شبیه به میوهدار یا میوهبر وجود دارد. به ظاهر وجود این مقام بستگی به آن داشت که یا در بخش مربوطه باغهای بزرگ میوه وجود داشته باشد یا اینکه به سبب کمبود، به اجبار میوه را از آبادیهای همسایه برای مصرف کارگران تهیه کرده باشند.
پس از رییس کل انبار، مقام دوم همیشه یک �آتشریز� است . این مقام رسمی روحانی محل است که از سوی حکومت برای انجام مراسم آیینهای دولتی تعیین میشد. او هم باید همزمان، امور اداری را کنترل میکرد و با مهر خود مسوولیت صحت صدور سند را به عهده میگرفت. این که به روحانیها هم وظیفهای
دیوانی سپرده شود در بینالنهرین از دیرباز یک تجربه شناخته شده بود.
داریوش نیز بایستی این شیوه را خیلی موثر تشخیص داده باشد. زیرا از سویی روحانیون ستاینده اهورامزدا، به شدت قابل اعتماد بودهاند و از سوی دیگر
این روحانیون در خدمت دولت، لابد در کنار انجام وظایف دینی، وقتی هم برای خدمت در کارهای دیوانی پیدا میکردهاند.
مقام سوم نگهبان انبار نامیده شده است که اغلب به تاکید در زیر اسناد آمده است: �حساب رسمی در مجموع به وسیله این سه مقام انجام شده است.�
در کنار اینها یک حسابرس ویژه نیز وجود داشت. این حسابرسها مسوولیت همه حسابهای یک حوزه را به عهده داشتند. آنها در منطقه خود به همه جا سرکشی و موجودی محل را کنترل میکردند. کار اینها بیشتر در پایان سال و در ماههای نخستین سال بعد انجام میشد. زیرا نوبت رسیدگی به همه ترازنامهها، سالانه بود. جای شگفتی نیست اگر آنها همیشه قادر نبوده باشند به همه حسابهای منطقه خود در یک زمان (پایان سال) رسیدگی کنند. به این ترتیب گاهی حساب دو و یا حتی سالهای بیشتری مورد بررسی قرار میگرفت. در چنین حالتی بالطبع ممکن نبود تک تک اقلام رسیدگی شود. بنابراین فقط به ارقام کلی میپرداختند.
به عنوان مثال به کل محصول غله یا به کل آن چه که ذخیره شده بود و باید در مخارج سال بعد منظور شود.
به ندرت در پایین ترازنامههای سالانه به نام این حسابرسان اشاره میشود. به عنوان مثال این حسابرسی را برای سال ۱۸ و ۱۹ مسیکه در سال ۱۹ به انجام
رسانده است. وقتی که مسیکه به خاطر کار زیاد نتوانسته خودش همه موارد را کنترل کند این قدر احتیاط کار و زیرک بوده است که این ناتوانی را بدون تغییر بر روی لوح بیاورد. به عنوان مثال نوشته است: ذخیره نگهبانان انبار را در مکنه خودم ندیدم. حسابرسی را بر اساس گفته نگهبانان انجام دادم. به این ترتیب او فقط به گفته مسوولان مربوط اعتماد کرده است. پس از این که همه چیز نوشته شده، مسیکه مهرش را بر روی سند زده است. مهر مسیکه شماره ۲۷ بر پای بسیاری از حسابرسیهای مربوط به میوه، نوشیدنی و غله دیده میشود.اما همین حسابرسی تخصصی نیز بار دیگر کنترل میشد. مثلا در تسویهحساب میوه یک آبادی به نام ندینیش که ممهور به مهر شماره ۲۷مسیکه یاد شده است، یک بار دیگر تاکید شده: �حساب سال ۲۲ را در ماه دوم سال ۲۳ هوسهوه کنترل کرده
است.� پانبشتهها و یادداشتهایی از این دست فراوان است.پیوسته حسابرس و کنترلکننده، مسوول رسیدگی به تمامی آبادیهای یک حوزه اداری بودهاند. در
منطقه عیلام به مردم به نام مرنتشانه با سمت کنترل حسابرسی با مهر شماره ۵۷ برمیخوریم. با دریایی از سند این امکان برایمان وجود دارد که از همه
کارهای یک چنین کارمندی سر درآوریم. او نه تنها ترازنامههای بزرگ را کنترل میکند، بلکه مسوولیت انبار کردن درست غله نیز با او است. حساب و کتاب بذرهای آن حوزه نیز در اختیار او است. حتی روی سند مربوط به شترهای یک ملک و نیز حسابرسی مربوط به نوشیدنی که به منزله بهره میوه ثبت شده، مهر او خورده است.
به ظاهر این سند آخری به صاحب یک باغ مربوط میشده است. در این باره نامهای از مرنتشانه در دست است. این نامه خطاب به مردوکه، کارمند
بلندپایهای است که مسوول دریافت مالیات بوده است. او در این نامه مینویسد که قصد داشته همکاری را به بخشهایی از عیلام که خودش به آنجا نرفته اعزام
کند. پس هومایه را فرستاده تا در آنجا به حسابها رسیدگی کند.در ضمن به مردوکه مینویسد که از انبار خود نوشیدنی و گندم در اختیار هومیانه قرار
میدهد تا برایش بیاورد.به ظاهر مرنتشانه به کلیه درآمدها و دریافتنیها از فرآوردههای کشاورزی گرفته تا مالیات و به همه مخارج و پرداختها اشراف
کافی داشته است. وی مسوول اقدامات لازم برای دریافت مازاد درآمد نیز بوده است. البته هر از گاهی کشاکشهایی نیز با کارمندان سهلانگار داشته که
ناگزیر میشد برای اینکه سرانجام صورتحسابی به دستش برسد، اخطارهای مکرر بدهد. برای نمونه در لوحی نوشته که چرا حساب درآمد از بابت بهره سال ۱۹
میوه آبادی زرشوتیش در ماه ۶، سال ۲۲، به دستش رسیده است. به این ترتیب معلوم میشود که با نظام دیوانی فوقالعاده دقیقی سر و کار داریم که انبوهی
کارمند در اختیار داشته است. حساب درآمد و مخارج بایستی با دقت ثبت میشد و سندها را از هفتخوان کنترل میگذراندند تا سرانجام از بایگانی تخت جمشید
سردرآورد.
همانگونه که اشاره شد حسابداری پدیده تازهواردی در صحنه تجارت نیست و نخستین ثبتها به سالها پیش تعلق دارند. همچنین حسابداری مخلوق طبقه یا
ملت خاصی نیست، بلکه توسعه آن در گرو رویدادهایی است که در آفریقا، هند، عراق، ایران و جاهای دیگر رخ داده و به عبارتی حسابداری یک محصول و رهآورد
جهانی است و در نهایت اینکه پیدایش و رشد حسابداری دستخوش تغییرات فناوری قرار گرفته است.
کریم حسینآبادی
اگر زیادی به درازا کشید پوزش می خواهم ، من از این نوشتار پیشتر در تارنمایی سود بردم و گفتم شاید به کارتان بیاید.
رایانامه ای برایتان فرستادم
با درود
فردوسی بزگ این روزها را میدی که گفت شود بنده بی هنر شهریار
نیام و بزرگی نیاید به کار
بانوان همیشه در ایران سمت های مهمی داشتند و همین بس که نخستین و اخرین بانو ارتیمس فرمانده نیروی دریایی در زمان خشایارشا بود
. -----------
نوشین جان من که در نوشته پیشین در باره خلیح فارس نخستین کسی بودم که دیدگاه گذاشتم من همیشه سر میزنم و گاهی دیر میوشد به انگیزه عوض کردن نام تارنمایت و نشانی ان است
حیف از مدنیتی که توسط اعراب از میان رفت و هنوز گرفتار عواقب آن هستیم.
با درود و سپاس فراوان پيروز باشيد
جاويد باد سرزمين مزدا آفريده ايران
با درود و سپاس فراوان از پيروز باشيد
جاويد باد سرزمين مزدا آفريده ايران
جمهوری اسلامی پنجشنبه ۸ بهمن ١۳٨٨ برابر با ۲۸ ژانویه ۲٠١٠ محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور را، که گفته می شود پیش از وقایع اخیر دستگیر شده بودند، به اتهام محاربه از طریق عضویت در "انجمن پادشاهی ایران" در زندان اوین به دار آویختند. به گقته وکلای این دو جوان، هیچ مدرکی در پرونده آنان برای صدور چنین احکامی وجود نداشته است.
رژیم اکنون می خواهد با براه انداختن خون در زندان ها و ایجاد وحشت مرگ در میان مردم، خود را از بحران فروپاشی نجات دهد
درود
به راستی ما ایرانیان چه بودیم و به کجا کشیده شده ایم؟بر ماست که همواره میراثی را که نیاکان خردمندمان برایمان به یادگار گذاشتند را پاس بداریم.این همه گواه که بر دادگری نیاکانمان هست چیزی جز مایه ی سربلندی و پند گیری نیست.گروهی نادان که ما را باستان پرست و نزاد پرست میخوانند بیایند ببینند که چرا ما اینقدر نیاکانمان را دوست داریم.سازه ی پارسه به راستی نمود فرهنگ ایرانی ست.شناسنامه ی ما ایرانیان است.داریوش بزرگ به راستی شاه شاهان است.او 2500 سال جلو تر از زمانش زندگی میکرده.خدماتی که این بلند مرتبه به ایرانیان و شهرنشینی جهان کرده او را شایسته ی بیشترین ستایش ها نموده.ببینید که در ایران پیش از اسلام جایگاه زن چه اندازه بالا بوده.باز هم گروهی کم خرد و سبک سر میگویند اسلام به زنان جایگاه داد و آنها را ستود.بسیار آسان است.خودتان بسنجید که کدامین فرهنگ , فرهنگ والاتر و شایسته ی جهانی شدن است.فرهنگ ایرانی یا اسلامی؟
در پناه اهورا
سلام به دوست خوبم
مرسی که بهم سرزدین .
بله من فیلتر شدم و تازه امروز شروع کردم به دوستانم خبر دادن .
خب درمورد اینکه در ایران باستان ما یه تمدن بزرگ و قدرتمندی بودیم شکی نیست . اما در همون زمان هم امپراتوری ایران برتری های فکری و اخلاقی زیادی نسبت به امپراتوری های دیگه داشت . به همون نسبت هم میزان مجازات ها عمومی بود . یعنی اگه یه نفر تو یه خانواده اگه خطایی میکرد تبعاتش دامن همه ی خانواده رو میگرفت . چیزی که امروزه بعد از گذتشن چندین هزارسال هنوز هم همون شیوه اعمال میشه . وقتی کسی رو بازداشت میکنن برای گرفتن اعتراف ننگین با توسل به بازداشت و شکنجه ی خانواده سعی میکنن اعترافات دلخواهشون رو بگیرن .
اما ایران باستان ما نماد یکتا پرستی و سنبل مهرو الفت بود .
من دوباره شما رو لینک میکنم .
به امید پیروزی حق بر باطل .
درود...
بانوان ایرانی درفرهنگ والای ایرانیان باستان ارزش بزرگی داشتند.
درود
کدامین نبشته را می خواهید در تارنگارتان رگنجانید؟
اگر همین پیامهایی که اینجا گذارده ام پیرامون حسابداری و حسابرسی در ایران ، ایرادی ندارد ، اما از نویسنده (مرین حسین آبادی) نام ببرید. اما اگر نگرتان بر آن چامه است ، خیر این کار را مکنید ، آن را تنها برای شما و تنی چند از دیگر دوستانم فرستادم و بر آن نیستم که همگان آن را بخوانند.
سپاس
راستی اگر نگرت بر پایه ی نبشته ای از تارنگارم است هم ایرادی ندارد و می توانی از آن ها برای در تارنگارت گنجانیدن بهره وری.
با درود
نوشتاری از این دست که نشان دهنده شکوه ایران زمین می باشذ می بایست هر چه بیشتر برای کسانی که آگاهی از تاریخ این سرزمین ندارند گسترش یابد و گرنه پخش آن در میان فرهیختگان و میهن دوستان کاریست تکراری و بی سود.
چه خوش که این دیدگاه ها در رومها و در قالب off ,pm , mail برای همگان پخش گردد.
در مورد نوروز و دریای مازندران با تمام کوشش یک هفته ای همه دوستان جای شگفتیست که افرادی نزدیک به 300 نفر بیشتر امضا نکرده اند و این بدان معناست که ما گسترش دهندگان آنر امضا نموده ایم و نتوانسته ایم رسالت خویش که همان خدمت به ایران است را به درستی انجام بدهیم .
اینجا 2 اندیشه در سر دارم که دیدگاه شما و سایر میهن دوستان را می خواهم بدانم.
1-ارسالemil یکسان و زیبا و جذاب وارسال سراسری آن .
2_اختصاص دادن صفحه نخست و آخرین نوشتار همه میهن دوستان به این دو موضوع حداقل به مدت یک ماه،تا تاثیر آن بیشتر گردد.
و چه بهتر،متنی یکسان تهیه شود.
اگر ما امروز نتوانیم حرکتی به این کوچکی برای خدمت به ایران نکنیم ،پس نوشتن و گسترش فرهنگ ایران چه سودی جز دل خوشی خویشتن دارد؟ و آیا هنگامیکه خانه ای نیست ،از تاریخ و فرهنگ و آبادانی خانه گفتن بی معنا نیست؟
منتظر نظر شما و دیگر ایران دوستان می مانم.
پاینده خرد
پاینده ایران
درود بر نوشين جان
با سپاس از شما استفاده كردم
پاينده باشيد
سوره احمدی نژاد نازل شد بسم الله الرحمن الرحیم" میم الف نون (1) و تو چه میدانی از محمود (2) که این محمود از سه رئیس جمهور قبل خود برتر است(3) او را از خاندانی شایسته مبعوث کردیم که تمام باجناقها و داماد باجناقهایش جملگی از صالحیناند(4) و چون شتر خز شد در محمود تعقل کنید(5) او هر چه که بگوید حناق نگیرد و این نشانی است برای اهل تفکر (6) در چهارسال دولت او نشانههایی برای مومنین قرار دادیم(6) همانا به موسی ید بیضا دادیم و به او هاله نور(8) که از آن بهتر است و کم مصرفتر و ما خیلی خفنیم(9) قسم به زمانی که درصد تورم به عرش ما نزدیک
جالب بود آفرین- زنده باشید
سلام دوست گلم
مرسی که بازم بهم سرزدین .
من با کمال افتخاراین وب شما رو هم لینک میکنم .
به امید پیروزی حق بر باطل
چی بودیم و چی شدیم.کجا بودیم و بکجا رسیدیم. اما الان وقت افسوس خوردن نیست.وقت تلاش برای بدست آوردن چیزایی هست که ازمون دزدیده شده
با درود.
بهترین کتاب درباره ی وب نوشت شما کتاب "زنان هخامنشی" نوشته ی ماریا بروسیوس و همچنین "از زبان داریوش" نوشته ی هاید ماری کخ است
با سپاس
بدرود
الان نمونه هایی از این گل نوشته ها وجود داره ؟
درود بر شما سپاس از دیدگاهتان
متن جالب و البته اندوه باری بود
بدرود
دوباره سلام دوست گلم
وب قبلیتون باز نشد . به نظر دوباره فیلترشدین .
لطفآ لینک جدید وب دیگه تون رو به من بدین .
درضمن منم آپ شدم .
به امید پیروزی حق بر باطل .
درود به تو
من در جایی خوندم که در اون دوران زنا از حق زایمان و مرخصی زایمان هم برخوردار بودن و مهد کودک هم داشتن.
به دیدۀ من اون چیزی که مردم پارس رو به اونجایی رسوند که هنوزم سربلندی رو برای ما به دنبال داره،دید باز و روشن اندیشی و دوری از خشک مغزی بود.
سپاس از برای آگاهی دادنت و سده هم بر تو فرخنده.
درود
بسیار زیبا و جالب بود و به ویزه تفاوتهای ایران باستان با فرهنگ وحشیانه و اسلامی اعراب.
درود
جشن سده این یادگار کهن از کشف آتش بر همه ایراندوستان و ایران پرستان گرامی باد.
پیروز باشی. پاینده ایران
درود
خوندم انها فقط حسرت مارو بيشتر ميكنه كاري نميشه كرد كه :(
[گل] [گل] [گل] [گل] [گل]
عرب ها خوب بدانند ، در این ایل غریب
--------------------------------- گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز...
گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند،
----------------------------------- توی گهواره چوبی، پسری هست هنوز...
------------------------ خداوند نگهدار ایران باد .. [گل] [بدرود]
درود برتو
و گرامی باد جشن سده
همه دنیا به دنبال پیشرفت هستند و ما عشق گذشته را در جام می پروریم چون حالی داریم که از گذشته دوهزار و پانصد سال پیشمان هزاران سال عقب تر است
چه بر سرمان آمد؟
مشتی عرب برما تسلط یافتند
به امید روزی که جایگاه حقیقی مان را پیدا کنیم و جایگاه حقیقی این اعراب را نیز نشانشان دهیم
جشن سده ، جشن زایش و پیدایش آتش ، فرخنده و همایون باد . . .
آری دوست ِمن ، می توانید از آن پیام ها بهره ببرید و در تارنگارتان بگنجانیدش. ببخشید دیر پاسخ دادم ، در پی برگزاری جشن سده ، هر چند خرد و خانوادگی بودیم و سرم گرم بود
سپاس
محمد علی ابراهیمی که تنها در پیام های خصوصی خایه اش را به رخ می کشاند! : بیلاخ!
با دورد فراوان
يگانه ميوه آزادي در سبد سبز(به سرخي آتش به طعم دود)
بروزم
جاويد باد سرزمين مزدا آفريده ايران
سده از جشن آتش یادگار است
به عالم تا ابد آن ماندگار است
سده روزیست کاتش گشت پیدا
زنورش گشت روشن دشت و صحرا
سده جشنی زعهد باستانست
پدیدارنده یک داستانست
روایت کرده پیر توس بر ما
که آتش را چه کس بنموده پیدا
به هوشنگ از شهان شاهنامه
همی نسبت دهند این کارنامه
چو انسان شد از آن نعمت خبردار
به مجمر کرد و شد دایم نگهدار
ستایش کرده شکر آورده یزدان
که این رحمت بر او گشته نمایان
به پا جشن و سرور بیکران کرد
چنین روزی به ایران یادمان کرد
وزان پس شد همه ساله درین روز
به پا کوهی زهیزم آتش افروز
به جای آور تو هم رسم نیاکان
که این رسم کهن باشد به ایران
تو هم انبوهی از هیزم برافروز
به پنجاه روز مانده تا به نوروز
به هنگامی که پنهان گشت خورشید
هوا روشن نه از مهتاب و مهشید
ز آتش کن هوا را گرم و روشن
مترس از سوز سرما پوش جوشن
مکن هرگز فراموشت وطن را
همه اعیاد ملی و کهن را
درود نوشین گرامی ...
پست بسیار جالب و مفیدی بود ...از جناب داریوش هم تشکر میکنم...
کاش میتونستم این رو به تعداد انسانهای ابلهی که به فرهنگ ایران باستان مشکوکن ، تکثیر کنم .
پیروز باشی .
محمدعلی ابراهیمی ؛ این بی خایه ی وبگرد ولگرد که می خواستم هک ام کند ، سپس می خواست فیلترم کند ، دید گهی از دستش برنمی آید ، در پیامهایم به اهل بیت مهر می ورزاید!!! : بیلاخ!
(گفتنی است ، ناسزاهایی که در پیامسرای من می دهید ، چونان نامه های چاه جمکران ، بدست مهدی موعود می رسد ، با نام و کنام خودتان!)
من در پیوند دادن اندکی پرهیزگارم! اما ندانستم این خواسته ی شما به نمایه ی تهدید بود یا زور؟!
نوشین گرامی ، دوستی با شما مایه ی بالندگی من است و فراتنانه بدین جای پی می گذارم و با شما نازنین یارم به گفتگو می نشینم . . .
خانم نسبتا محترم می خواهم یک مطلبی را به شما بدون هیچ تعصبی به عنوان یک جوان ایران زمین عرض کنم .....
خانم شما بیکارید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یا خل و چل تشریف دارید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این چرندیات و مسخره بازی ها چیه می نویسی یک مشت احمق تر از خودت هم پی تو را می گیرند ...........
کدام کوروش ؟؟؟؟؟؟؟؟
کدام داریوش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ایران اگر هزار هزار تا نظامش هم عوض شود کسی به فکر این مسخره بازی ها نیست ........
ما با دل و جان ایمان به اسلام اوردیم همان طور که کوروش کبیر و زرتشت نبی از ما خواستار بود .....
حالا شما بشین به خیالات خام بی بوته هی چرندیات بنویس .........
اخه بابا عمر ادم ارزش داره برو یک وبلاگ دیگه بزن که کار ساز باشد .....
به هر حال خیلی بیکارید !!!!!!!
رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ .......
ای پروردگار ما ، شنيديم که مناديی به ايمان فرا می خواند که به پروردگارتان ايمان بياوريد و ما ايمان آورديم پس ، ای پروردگار ما ، گناهان ما را بيامرز و بديهای ما را از ما بزدای و ما را با نيکان بميران .....
سوره : آل عمران آیه : 193
محمد علی ابراهیمی بی خایه ی مسلمان! : بیلاخ!
حالا بیا و نظر بده ، پنهانی به امام زمان و رهبرت می رسانمشان!
آقای ابراهیمی دهنتون رو آب کشیدید که اسم کوروش بزرگ رو میارید؟ دهان شما به الفاظی آلوده است که شایستگی بردن نام کوروش برزگ رو ندارید و فقط از شما برمیاد که نام کوروش بزرگ رو با یه صفت عربی نا میمون به کار ببرید قبل از حمله اعراب وحشی به ایران ما یکتا پرست و بهدین بودیم
درود نوشین جان
مرسی از این مطلبی که گذاشتی...
خوندم و حسرت خوردم!به امید بازگشت آن دوران باشکوه...
به روزم رفیق...
محمد علی ابراهیمی : بیلاخ!
رایانامه ای فرستادم!
راستی شما هم هرگاه که برایم رایانامه ای فرستادی ، در پیام گاه تارنگارم مرا از آن آگاه کن. سپاس
محمدعلی ابراهیمی : بیلاخ!
درود نوشین جان
مثل همیشه زیبا بود و خواندنی
پیروز باشی
پاینده ایران
سلام سلام.......عالی بود.......احسنت
به روزم عزیز.........با طنز جدید....منتظرتم
درود بر شما درود
پیروز باشی
پاینده ایران
به امید حقوق برار و ازادی در ایران سبز اینده
سبز باشی و پایدار
ارسال یک نظر