بادرود بر ایرانیان بزرگ و هنرمند همیشه گرفتارمان در هرکجای ایران و این جهان، درود بر تهرانیان ، درود بر اقوام مختلف آذربائیجان ، درود بر اقوام مختلف کرد ، درود بر اقوام مختلف بختیاری ، تمام خوزستانی ها، لرها ، لک ها ، شاه سونی ها ، سیستانی هاو بلوج ها، ترکمن ها ، قشقائی ها ، گیلک ها ، مازنی ها ، خراسانی ها ، یزدی ها ، اصفهانی ها ، فارس های استان فارس ، کرمانی ها، بوشهری ها، تمامی روستائیان ایران و تمامی اقوام مختلف و شاخه های گوناگون اقوام ایرانی ، درود بر تمامی هم میهنان گرامی و عزیز تر از جانمان ، درود
نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

از ایران چه میدانید؟ آغاز تمدن ایرانیان



آغاز تمدن(پادشاهی هوشنگ)


در آغاز مردمان پراكنده می زیستند و پوشش از برگ می ساختند و خورش آنان از گیاه و میوه درختان بود. كیومرث پادشاه نخستین جهان، مردمان را گرد كرد و به فرمان خود درآورد و آئین شاهی را بنیاد گذارد و مردم را به خورش و پوشش بهتر رهبری كرد. سیامك به دست فرزند اهریمن كشته شد و امان نیافت تا در این راه گامی بردارد.

هوشنگ : اما هوشنگ پادشاهی هوشمند و بینا دل بود و به آبادانی جهان كمر بست. هوشنگ نخستین كسی بود كه آهن را شناخت و آن را از دل سنگ بیرون آورد. چون بر این فلز گرانمایه دست یافت، پیشه آهنگری را بنیاد گذاشت و تبر و اره و تیشه از آهن ساخت. چون این كار ساخته شد، راه و رسم كشاورزی را آغاز نهاد. نخست به آبیاری گرایید و با كندن جویها آب رودخانه را به دشت و هامون برد. آنگاه بذرافشاندن و كاشتن و درودن را به مردمان اموخت و مردمان كارآمد را به برزگری گذاشت.

بدینگونه كار خورش مردم بسامان رسید و هركس توانست در خانه خود نان تهیه كند .

در كیش و آیین یزدان پرستی ، هوشنگ پیرو نیای خود كیومرث بود و گرامی داشتن آتش و نیایش آن نیز از زمان هوشنگ آغاز شد ، چه نخست او بود كه آتش را از سنگ پدید آورد .

پدیدار شدن آتش : و آن چنان بود كه یك روز هوشنگ با گروهی از یاران خود به سوی كوه می رفت، ناگاه از دور، ماری سیاه رنگ و تیزتاز و هول انگیز پدیدار شد. دو چشم بر سر داشت و از دهانش دود برمی خواست. هوشنگ دلیر و چالاك بود. سنگی برداشت و پیش رفت و آنرا به نیروی تمام، به سوی مار پرتاب كرد. مارپیش از آنكه سنگ به آن برسد، از جا برجست وسنگی كه هوشنگ پرتاب كرده بود، به سنگی دیگر خورد و هردو در هم شكستند و شراره های آتش به اطراف جستن كرد و فروغی رخشنده پدید آمد. هرچند مار كشته نشد اما راز آتش گشوده شد. هوشنگ جهان آفرین را ستایش كرد و گفت:

این فروغ، فروغ ایزدی است باید آنرا گرامی بداریم و بدان شاد باشیم.

چون شب فرارسید فرمان داد تا به همان گونه شراره از سنگ جهاندند و آتشی بزرگ برپا كردند و به پاس فروغی كه ایزد بر هوشنگ آشكار كرده بودجشن ساختند و شادی كردند.

می گویند كه «جشن سده» كه نزد ایرانیان قدیم بسیار گرامی بود و به هنگام آن آتش می افروختند از آن شب به یادگار مانده است.

كوشش هوشنگ به اینجا پایان نگرفت. فره ایزدی با وی بود و او را بر كارهای بزرگ توانا می كرد.

هوشنگ بود كه دامهای اهلی را چون گاو و خر و گوسفند، از دامهای نخجیری چون گور و گوزن جدا ساخت، تا هم مایه خوراك مردمان باشند و هم در ورزیدن زمین و كشاورزی به كار آیند.

از جانوران دونده آنها را كه چون سنجاب و قاقم و روباه و سمور، پوست نرم و نیكو داشتند برگزید تا مردمان پوست آنها را بر خود بپوشند.

بدینگونه هوشنگ، عمر خود را به كوشش و اندیشه و جستجو برای آبادانی جهان و آسایش مردمان بكار برد و جهان را آبادتر از آنچه به وی رسیده بود، به تهمورث سپرد.


آرش کمانگیر

آرش کمانگیر که با پرتاب تیری از یکی از بلندیهای البرز به سوی کوهی در کرانه آمو دریا مرز ایران وتوران را نشانه نهاد در زمان منوچهرشاه می‌زیست. در اوستا نام ‌او به گونه (اَرِخش) و در پهلوی (شِپاک‌ تیر) و درپارسی شیوا تیر و آرش کمانگیر است و مشهور به سخت کمان و تیر تیزرو است.بهرام‌ چوبین سردار نامی ایران خود را از تبار آرش می دانست.ابوریحان بیرونی در مورد آرش کمانگیر چنین می گوید: پس از آنکه افراسیاب بر منوچهر چیره شد و در تپورستان(طبرستان)گرداگرد او را گرفت،بر این پیمان شدند که مرزایران و توران با پرتاب تیری نشانه شود.در این هنگام فرشته اسفندارمذ (سپندارمذگان) نمایان شد و فرمان داد تا تیروکمانی چنان که در اوستا بیان شده است،برگزینندآنگاه آرش را که مرد پاک و حکیم و دینداری بود،برای انداختن تیر بیاورند.آرش برهنه شد و بدن خویش رابه کسان نمایاند وگفت:ای پادشاه ‌و ای مردم!به تنم بنگرید. مرا زخم‌ و بیماری نیست؛ولی میدانم که پس ازانداختن تیر،پاره‌ پاره شوم و فدای شما گردم.پس از آن،دست به چله کمان بردوبه نیروی خداداد تیر از شست رها کردوخود جان داد.اهورمزدا به باد دستورداد تا تیر را نگاهداری کند.آن تیر از کوه رویان به دورترین مکان خاور،به فرغانه رسید و به ریشه درخت گردکانی(که درجهان بزرگتر از آن درختی نبود)نشست.آنجا را مرز ایران و توران شناختند.گویند ازآن جا که تیرپرتاب شدتا بدان جایی که فرونشست شست‌هزارفرسنگ درازا است.

آرش کمانگیر

این نوشته به تاریخ17 مهر ماه2568 شاهنشاهی نوشته شد.

۴۶ نظر:

بابک گفت...

درود بر آرش کمانکیر

آرتمیس آریانژاد گفت...

درود
بسیار نیکو بود
پاینده ایران

شهرام هخامنش گفت...

درود بر نوشین
درود بر آریاییان
پاینده نجد ایران
شاد زیوی

ساقی گفت...

دوست عزیز متاسفانه به علت برخی دست کاریهای ناشیانه در کد اچ تی ام ال وبلاگ پیشینم بسیاری از تنظیمات آن به هم ریخت و من هم نتوانستم این اشکالات را رفع کنم. به همین دلیل مجبور شدم وبلاگی دیگر را تحت عنوان آدرس زیر راه اندازی کنم. لطفا این آدرس را جایگزین آدرس پیشین نمایید. متشکرم.
until-freedom.blogspot.com

مسعود گفت...

درود

کشف آتش به عنوان یکی از دو نماد تمدن بشریت توسط ایرانیان یکی از افتخارات ماست.

زادمهر... گفت...

درود بربانو نوشین نازنین.

...کار خوبی بود.آفرین...

...هرچه ازایران بزرگ پارسی بدانیم،کم است...

...تادیداری دیگر...

مسعود گفت...

درود

با ((درفشانی های خمینی درباره چند دانشمند بزرگ)) به روز شدم.

بدرود. پاینده ایران

ناشناس گفت...

سلام عرض ادب وقت شما بخیر نوشین عزیز
کوروش هستم از بلاگ خانه ی رایمند

زیبا نگاشتید ممنون از اطلاع رسانی شما براستی ما چه پیشینه ای پر افتخاری داشته ایم ولی جای بسی هزاران تاسف و افسوس که امروز بیگانه گانی بنام ایرانیان وطن پرست امامه به سر چنان بلایی بر سر این پیشینه و افتخار اجدادی ما آورده اند که برای حفظ بقای اسلام بهزور شمشیر خود در قرن بیست و یکم اقدام به تحریف رویدادهای تاریخی و پادشاهی ما در کتب تاریخ نسل نوجوان و آینده ایران همیشه جاوید کرده اند بقول مسعود عزیز : اين همه نقش وطن را زده ام نقش برآب


روح انديشه نيايد اندرین ذهن خراب


حرف حق ديگر نباشد نور خورشيد فلك


حرف حق مانند ابری از خیالست و سراب


از نماز مفسدان ديدم هزاران كفر و بت


رنگ فحشا و فساد را بنگرید در اين حجاب


بی گناهان زیر بار آزاده ها بالای دار


حكم بيداری اگر دارست آسوده بخواب


خون سرخ آدمی بهر ریاکاران حلال


گرحرامست خوردن پیمانه ای جام شراب


حیله ی اهریمنان را می توان رسوا کرد


می توانی بر سپهر فاسدان باشی شهاب


نقش فریاد وطن را به تن سنگ زنید


تا به دار مسلک دیوانگان گردد طناب

میخو گفت...

بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی

شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه

یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد

ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار

کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد...

همیشه پیروز باشی نوشین جان!
راستی! من همچنان آمادگی بحث درباره آن مطلبم که غمگینت کرده بود را دارم‌ها!!!

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.
سلام دوست خوبم عالی بود عالی.
درود.

اسحق فتحی گفت...

با سلام-یادش بخیر این دو مطلبی که گذاشتید منو یاد گذشته انداخت مخصوصن اون طراحی از آرش کمانگیر که اون وقتا که ما کوچیک بودیم توی کتاب کلاس چهارم دبستان بود و یاد شعر زیبای سیاوش کسرایی افتادم:
برف مي‌بارد،

برف مي‌بارد به روي خار و خاراسنگ.

كوه‌ها خاموش دره‌ها دلتنگ.

راه‌ها چشم‌انتظار كارواني با صداي زنگ...
روزگاري بود

روزگار تلخ و تاري بود

بخت ما چون روي بدخواهان ما تيره،

دشمنان بر جان ما چيره....

منم آرش

چنين آغاز كرد آن مرد با دشمن...

آري، آري جان خود در تير كرد آرش

كار صدها، صد هزاران تيغه‌ي شمشير كرد

آرش...!
موفق باشید

میخو گفت...

درود بر نوشین!
ای نوشین جان!
در ابتدا عرض می‌کنم که چه ابزار مسخره‌ای است این blogger که مناسب حال ما ایرانیان فرو رفته در هزار پستو نمی‌باشد! به دلیل عدم خصوصی نگاری!
سپس به شخص شخیص خودتان معروض می‌دارم که منظور از مطلب ناراحت کننده٬ آن بود که در باب ناسیونالیسم نگاشتم!
پیروز باشید!

بزرگمهر گفت...

درود نوشین جان
بسیار زیبا و جالب بود
پیروز باشید
پاینده ایران

بابک گفت...

از حضورت در تارنمای خودم خوشحال میشوم

مسعود گفت...

امروز 10 اکتبر برابر با 18 مهر روز جهانی مبارزه با مجازات وحشیانه و بربر گرایانه و قرون وسطایی اعدام است. مجازاتی که امروز در بسیاری از کشورهای مدرن و دموکراتیک اجرای آن متوقف شده و در کشورهای دموکراتیک دیگری هم که اجرا می شود تنها در موارد خاص و برای قتل عمد و آن هم نه قتل عمدی که پیش از رسیدن به سن قانونی و بلوغ فکری انجام شده باشد اجرا می گردد. این در حالی است که در آغازین ساعات بامداد فردا قرار است ((بهنود شجاعی)) که در دوره نوجوانی و پیش از رسیدن به سن قانونی و بلوغ فکری لازم با اشتباهی کودکانه سبب کشته شدن انسان دیگری شده اعدام شود یعنی اعدام یک انسان برای جرمی که پیش از رسیدن به بلوغ فکری مرتکب شده است که یکی از وحشیانه ترین انواع اعدام می باشد. آخرین قربانی اینگونه اعدام ها ((دل آرا دارابی بود)). در عین حال چند حکم اعدام برای چند تن از فعالان سیاسی مانند ((محمد رضا علی زمانی)) صادر شده است یعنی افرادی تنها به جرم عقیده سیاسی خود اعدام می شوند و این به واقع حیوانی ترین نوع اعدام است که از روز 23 بهمن 57 در ایران آغاز شده و تا امروز نیز ادامه دارد.
امیدوارم روزی تمام مجازاتهای وحشیانه و قرون وسطایی و عصر حجری به مانند قصاص و اعدام و سنگسار و شلاق و بریدن دست و پا و... از این سرزمین رخت بربندد.

اسحق فتحی گفت...

با سلام - از اینکه با حساسیت به مطالب واکنش نشان میدید ممنونم و اما در مورد فریدا ایشان در همان جوانی به خاطر حادثه ای که برایش پیش آمد دچار آسیب دیدگی شدیدی در ستون فقرات شد و به همین دلیل دیگه هرگز نتونست بچه دار بشه اتفاقن با اینکه دکترها توصیه کردند که سعی نکنه بچه دار بشه این کار و کرد اما موفق نشد دوره بارداری رو کامل کنه - خب امیدوارم حالا با من هم عقیده شده باشید- زنده باشید

سهراب ساعی گفت...

درود نوشین عزیز
ممنون به خاطر این مطالب آموزنده ات
می خوانیم و یاد می گیریم که چه تمدن با شکوهی در ایران بوده است
که متاسفانه بیشتر به خاطر بی لیاقتی خود ما ایرانیها و حمله اعراب و غیره به این سرزمین بر باد رفت
ممنون و موفق باشین

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

13آبان روز پیروزی دیگر
برخیز هموطن

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

آپم:

با زم خــــــــــــــــــــــبر :

مسعود گفت...

درود

به یاد رضا فاضلی

به روز شد.

بدرود. پاینده ایران

مسعود گفت...

درود

با ((20 مهر بزرگداشت حافظ شیرازی)) به روز شدم.

بدرود. پاینده ایران

بابک گفت...

با مذهب حافظ به روزم

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

بازم آپم :

اخبـــــــــــــــــــار جـــــــــــــــد یـــــــــد:

afshin گفت...

[گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل]

با درود - آپ هستم با :

فرزندان آذرآبادگان ايران , آيا شما هم انديشه شير ايران بابک خرم دين هستيد
آيا قهرمان آذربايجان را ميشناسيد , پاينده باد راه و يادش

بخوانيد فرزندان آذر آبادگان تاريخ پر شکوه آن بخش از ايرانمان را ,,,,,

آخرین گفتار بابک خرمدین سردار بزرگ ایران .... [گل]

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

یه داستان واقعی که واقعا اشکمو در آورد .

afshin گفت...

از سوي دانشجويان و خانواده شهداي راه آزادي ,

دانشجويان زنداني و زندانيان سياسي


سیزده آبان , اعتراض به دولت کودتا

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

باز هم منتظری نشان داد که حلال زاده ترین است : نيروهاى مسلح سل احشان را د ر مقابل دشمن بگيرند نه مردم//حفظ نظام يك واجب نفسى نيست

زادمهر... گفت...

بانام خداوند مهرآفرین...

بر فردوسی بزرگ ، بی کران درود...

به نام نامی مهر ایران بزرگ...

درود بر شما...

با یک کار تازه به روزم.

بفرمائید بیائید.

*********ایران بزرگ پارسی،بالاتر و فراترازنیروی هسته ای...***********

باسپاس از بزرگواریهای همیشگی شما...


...تا دیداری دیگر...

...ودرودی دوباره و همیشه بر شما...

پری گفت...

درود نوشین جان عزیزم
مرسی از اطلاعات خوبی که گردآوری می کنی ای دخت ایران زمین تو را می ستایم.
راستی نوشین من در پست جدید و قبلی عکس گذاشتم نگاه کن آبا عکسها مشخصه که یا باز مشکل داره خبرم کن عکس پست قبلی رو دیدی دختر قهرمانی که روسری از سر برداشته بود سعی کردم یه سایت پیدا کنم که در ایران فیلتر نباشه عزیز
روز و روزگارت آفتابی باد!

مسعود گفت...

درود

با ((قانون بیضه)) به روز شدم.

بدرود. پاینده ایران

شاهکار آریایی گفت...

جنبش سبز را بهتر بشناسیم
به شاهکار آریایی بیایید

مدیریت وبلا گفت...

مدیریت وبلاگ رسمی شهبانوفرح
باتشکر از حضور گرم شما
نوشین جان شرمنده ام آخه مشغله کاری داشتم به هیچ وبلاگ یا...سر نمیزدم
مرا ببخش
راستی اگه یه کم توجه کنی روی بنر بالا نوشته ایمیل وبلاگ را!
shahbanoo_farah@yahoo.com
با امید پیروزی نور بر تاریکی

مدیریت وبلاگ رسمی شهبانوفرح گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
مدیریت وبلاگ رسمی شهبانوفرح گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
رضا گفت...

تارنمای گفتگو با پرسش یک زرتشتی در مورد حجاب بروزه

ناشناس گفت...

درود نوشين گرامي
آيين «امرداد» اينست كه هركس با دادن پيوند(:لينك) مي‌تواند هر نوشته‌اي را بپراكند.
http://www.amordad6485.blogfa.com/post-2943.aspx

در راهتان پيروز و كامروا باشيد

فاطمی گفت...

سپاسگزارم از اینکه در وبلاگ ما نظر گذاشتید. نوشته ی شما را در متن با پاسخ آوردم. بدرود

فاطمی گفت...

نوشین گرامی
از اینکه در وبلاگم زمینه ی بحثهایی خوب و خواندنی در مورد حجاب مطرح کردید سپاسگزارم. در یکی از نوشته هایت ابهامی را در مورد ارزش علمی قرآن مطرح کردی. در پاسخ به شما قول دادم که پستی مستقل به آن اختصاص دهم.
اکنون در پاسخ به نوشته ی شما وبلاگ با عنوان «ارزش علمی قرآن» بروز شده است.

soshian گفت...

به امید ایرانی سبز.

سلام آپم:

خاک پدران است که دست دگران است***هان ای پسرم، خانه نگهدار پدر شو

مسعود گفت...

درود

((به یاد رضا فاضلی)) به روز شد.

بدرود. پاینده ایران

ساقی گفت...

با درود

با ((به بهانه 13 آبان)) توصیه هایی درباره راهپیمایی 13 آبان در شهرستانها دارم.

بدرود

Unknown گفت...

سلام با ايران چه بود و چه شد آپم

رها گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
بهنام گفت...

درود
خوب اونموقع كه همه تمدنها اينطور بوده چون براي زنده موندن نياز بوده
جالب بود
بدرود

ReZa.B DiN Va ImAn گفت...

درود به هر چه آدم چه ایرانی چه افغانی چه اروپایی همه به جز اعرابی که مادر مارو به عذامون کشوندن و بیچارمون کردن از گذشته اینا مثل پشه ویزویز کردند تا زهرشون رو به خاکمون زدند و زبان پاکمون هم رو به عربی شد حتی سلام کردن ما که در گذشته زیبا درود بود.من نه مسلمانم نه زرتشت نه مسیحی نه... ولی یک خدا دارم و یک روز حساب همه ادیان ضعیفن به زرتشت باید نازید و افتخار کرد که در زمانهای آنقدر دور خوب بود ولی الان جوابگو نیست همونطور که هیچکدوم جوابگو نیستن و هزاران سال از همه میگذرد الان دوره زمان تعقل اگر به مسیح بگرویم که 1000تا ضد و نقیض داره اسلام هم که کشت و کشتار زرتشت هم که طبقه بندی مردم رو در بر داره پس باید مردم و کشور خرد گرا و سالمی داشته باشیم امیدئارم که مزدای بزرگ که همیشه یاور ایرانیان بوده باز به داد ما برسه پرپر شدیم.آرزوی موفقیت رو هم برای شما خواهر گرامی و هم برای همه مردم دنیا دارم و آرزوی اندکی فهم و شعور برای عرب های دنیا.بهم سر بزنید خوشحال میشم.

داوود گفت...

دریغ و درد که فرزندان کورش و داریوش ، امروز زبان عربی می آموزند ، قران را با لهجه عربی می خوانند ، چفیه عرب ها را بر دوش می اندازند ، حجاب و چادر زنان عرب را می پوشند ، در کتاب تاریخ ، عرب ها را می ستایند و از گذشته پر شکوه خود بی خبرند .
درود خداوند بر تو دختر پاک نهاد سرزمین زرتشت پیامبر ، کورش ذولقرنین و بندگان شایسته ایزد توانا.